۱۰ فیلم مهیج که به توصیهی کریستوفر نولان باید ببینید
«وقتی مردم از من میپرسند آیا به مدرسهی فیلمسازی رفتهام، به آنها میگویم نه، من از فیلمها آموختم.» همهی ما نقل قول کوئنتین تارانتینو را بارها شنیدهایم، اما این جملهای است که در مورد یکی دیگر از معاصران او، کریستوفر نولان نیز صدق میکند. در این مطلب ۱۰ فیلم هیجانانگیز مورد علاقهی کریستوفر نولان را نام بردیم.
صحبت کردن در مورد نولان به معنای صحبت از یک فوق ستاره است که نامش در این تجارت ماندگار شده، نمونهای نادر از کارگردانی که فیلمهایش آنقدر در سینماها فروش موفق دارد که میتواند درآمد هنگفتی برای هر استودیویی به ارمغان بیاورد.
برای چنین کارگردان برجستهای که ارتش عظیمی از پیروان سرسخت برای خود دارد، دانستن اینکه هنگام ستایش از استادان قدیم که راه را برای آیندگان هموار کردهاند چقدر واقعبین به نظر میرسد جالب خواهد بود.
۱. مخمصه (Heat)
- کارگردان: مایکل مان
- بازیگران: رابرت دنیرو، آل پاچینو، وال کیلمر
- محصول: ۱۹۹۵
- امتیاز متاکریتیک: ۷۶ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۸.۲ از ۱۰
اگر فیلمی وجود داشته باشد که کریستوفر نولان بارها نسبت به آن علاقه نشاند داده باشد، این فیلم مهیج از مایکل مان است. در یکی از مصاحبههایی که به مناسبت بزرگرداشت این فیلم در سال ۲۰۱۶ برگزار شده بود، نولان آن را به عنوان «شاهکار جدید آمریکایی» معرفی کرد. نیازی به گفتن نیست که این فیلم به یکی از فیلمهای مورد علاقه او در تمام دوران تبدیل شد و از آن به عنوان یک طرح مشخص برای برخی از فیلمهای خود، از جمله «شوالیهی تاریکی» (The Dark Knight) استفاده کرد.
نولان در گفتگو با ورایتی از «مخمصه» به عنوان «نمایشی قابل توجه در مورد چگونگی ایجاد جهان وسیع در یک شهر و ایجاد تعادل بین تعداد بسیار زیادی از شخصیتها و سفرهای احساسی آنها به شیوهای موثر» یاد کرد. با شروع صحنههای سرقت عجیب و غریب بانک که در هر دو فیلم شاهکار مان و «شوالیهی تاریکی» نشان داده شده است به راحتی میتوان توازی بین این دو را ترسیم کرد. نولان با اثرگذاری زیاد «مخمصه» بر دنبالههای کتاب کامیک خود، مایکل مان را کارگردانی میداند که «به شدت علاقهمند به معماری است و عظمت یک شهر و چگونگی تبدیل آن به نوعی زمین بازی حماسی را درک میکند»
۲. ۱۲ مرد خشمگین (۱۲ Angry Men)
- کارگردان: سیدنی لومت
- بازیگران: هنری فوندا، لی جی کاب، ای جی مارشال
- محصول: ۱۹۵۷
- امتیاز متاکریتیک: ۹۶ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۹ از ۱۰
برای کارگردانی مانند نولان که قطعات مفاهیم پیچیده را بر هر شخصیتپردازی یا گفتگوی غیرتفسیری ترجیح میدهد، این انتخاب کاملا غافلگیر کننده است. به هر حال، «۱۲ مرد خشمگین» تا امروز به درستی به عنوان یکی از عناصر اصلی سینمای آمریکا و یکی از درخشانترین فیلمنامههایی که تا به حال فیلمبرداری شده، ذکر شده است. اما اگر مجبور باشید فیلمی را تهیه کنید که ضد هر چیزی باشد که کریستوفر نولان را تعریف میکند، به «۱۲ مرد خشمگین» خواهید رسید.
داستان سیدنی لومت منحصرا در اتاق هیات منصفهی یک دادگاه اتفاق میافتد، جایی که دوازده عضو هیات منصفه دربارهی بیگناهی مرد جوانی که منتظر محاکمهاش است، صحبت میکنند. آنچه به عنوان یک نتیجهگیری قبلی شروع میشود، به تدریج پیشداوریها و تعصبات بسیاری از اعضای هیات منصفه را نشان میدهد در یک مثال کامل از این که یک تولید حداقلی وقتی یک فیلمنامه، کارگردان و بازیگران بزرگ را زیر یک سقف داشته باشد چقدر قدرتمند است.
نولان درام جاودانهی لومت را به عنوان دومین فیلم مورد علاقهی خود در مجموعهی معیار خود انتخاب کرد و مدعی شد تعداد کمی توانستهاند تعارض بین مردان را به خوبی درک کنند.
۳. آغازگر (Primer)
- کارگردان: شین کاروث
- بازیگران: شین کاروث، دیوید سالیوان
- محصول: ۲۰۰۴
- امتیاز متاکریتیک: ۶۸ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۶.۹ از ۱۰
کریستوفر نولان در تالار مشاهیر فیلمهای پیچیده و شگفتانگیز میتواند با افتخار به سهم عادلانهای در بین مدعیان این ژانر برسد. از زمانبندی غیر خطی «یادگاری» (Memento)، زمانبندیهای گیج کنندهی «سرآغاز» (Inception)، فیزیک مشاهده شده در «میان ستارهای» (Interstellar) یا اخیرا، هرچه که «انگاشته» (Tenet) قرار بوده باشد، بخشی از DNA نولان با ایجاد نقشههای عمدی بیهوده به منظور تایید زیرکی خود به عنوان یک کارگردان ساخته شده است.
به طور خلاصه، «آغازگر» دو مهندس جوان را دنبال میکند که ناخواسته یک ماشین سفر در زمان را در زیرزمین خود میسازند. گذشته از اینکه اولین فیلمی نیست که به این مفهوم پرداخته است، آنچه آن را متمایز میکند این است که چگونه یک سازگاری روشمند را در فرضیهی خود به ارمغان میآورد، در حالی که همچنین در مورد انتخابهای اخلاقی و پیامدهای وجودی آن نیز کاوش میکند.
۴. کریسمس مبارک آقای لارنس (Merry Christmas, Mr. Lawrence)
- کارگردان: ناگیسا اوشیما
- بازیگران: دیوید بویی، تام کونتی، ریوایچی ساکاموتو
- محصول: ۱۹۸۳
- امتیاز متاکریتیک: ۵۳ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۷.۳ از ۱۰
با بررسی شمارهی شش فهرست شخصی فیلمهای مورد علاقهی نولان در مجموعهی معیارهایش، به یک تریلر تاریخی قدرتمند به کارگردانی ناگیسا آشیما، یکی از معتبرترین نویسندگان ژاپنی میرسیم. اوشیما به عنوان یکی از کارگردانان برجستهی موج نو ژاپن تبدیل به یک شخصیت نمادین در سینما شد، یک مستقل سرکش که با همان فوریت فیلمهایی ساخت که سعی میکرد تعصب و امپریالیسم کور چند دههای را در سرزمین خود پاک کند.
این فیلم ما را در جزیرهی عجیب جاوا در میان جنگ جهانی دوم، جایی که دو فرهنگ مختلف بین سربازان ژاپنی و زندانیان انگلیسی درگیر میشوند، رها میکند. نولان استدلال میکند که «تعداد کمی از فیلمها توانستهاند جذابیت دیوید بویی را به تصویر بکشند، اما به نظر میرسد درام آشیما در زمان جنگ متناسب با استعدادهای او ساخته شده است». بیانیهی نولان با توجه به این که وی در نهایت چگونه بویی را در نقش نیکلا تسلا عجیب و غریب در تریلر خود، «پرستیژ» (The Prestige) بازی داد، کاملا با عقل جور درمیآید.
سینما همدلی را تقویت میکند و «کریسمس مبارک، آقای لارنس» یک مثال عالی از فیلمی است که قصد دارد این کار را انجام دهد. موانع فرهنگی و ایدیولوژیکی را با یادآوری پیوندهای انسانی و تفهیم اتهام تیرگی جنگهای پوسیدهی اخلاقی که انسان را فاسد میکند، از بین میبرد.
۵. دکتر مابوزه؛ قمارباز (The Testament of Dr. Mabuse)
- کارگردان: فریتس لانگ
- بازیگران: رودولف کلاین روگه، آد اج نیسن، گرترود ولکر
- محصول: ۱۹۳۳
- امتیاز متاکریتیک: –
- امتیاز IMDb به فیلم: ۸ از ۱۰
این اولین بار نیست که فریتس لانگ در یکی از لیستهای مورد علاقهی کریستوفر نولان ظاهر میشود. کارگردان آلمانی قبلا به مجموعه فیلمهای علمی-تخیلی مورد علاقهی نولان راه پیدا کرده بود و «متروپولیس» (Metropolis) به عنوان «یکی از سنگ بناهای کلیدی» این ژانر در امثال «ادیسه فضایی ۲۰۰۱» و «بلید رانر» (Blade Runner) معرفی شد.
نولان این فیلم را چهارمین عنوان مورد علاقهی خود در مجموعهی معیارهایش نامگذاری کرد و از آن به عنوان «تحقیقات اساسی برای هر کسی که سعی در نوشتن یک ابرشرور دارد» یاد کرد که لانگ را «شرورترین و سرگرم کنندهترین» نشان میدهد.
برای هرکسی که با مابوزه آشنا نیست، واضحترین جانشین معنوی این دیوانهی چشم ورقلمبیده، جوکر است که در شوالیهی تاریکی نولان دیده میشود. نولان اظهار داشت که قبل از نوشتن دشمن بتمن، یونا (برادر و دستیار نویسندگیاش) او را مجبور به تماشای فیلم لانگ کرد، شخصیتی که از او بسیار الهام گرفته است. دکتر مابوزه عامل بینظمی هرج و مرج است، شروری که کل شهر برلین را با ارتکاب مجموعهای از جنایات و ایجاد بیثباتی در رژیم وقت، برای به قدرت رسیدن به هم میریزد .
۶. خبرنگار خارجی (Foreign Correspondent)
- کارگردان: آلفرد هیچکاک
- بازیگران: جوئل مککری، لارین دی، هربرت مارشال
- محصول: ۱۹۴۰
- امتیاز متاکریتیک: ۸۸ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۷.۵ از ۱۰
به طور کل هر کارگردانی که امروز کار میکند مدیون فیلمهای آلفرد هیچکاک است. اگر هر فیلم مهیجی که در پنجاه سال گذشته منتشر شده است را ببینید، مطمئنا یکی از نشانههای تعیین کننده از استاد تعلیق را در آن خواهید یافت. گفتن اینکه نولان در مسیر شغلی مشابه هیچکاک قرار دارد، چندان هم پیچیده نیست، زیرا فیلمهایش نسبتا قابل دسترستر و پرفروشتر هستند.
وقتی صحبت از «خبرنگار خارجی» به میان میآید، فیلم تمام عناصر کلاسیک هیچکاک را در خود دارد، از تنش شدید و پیچیدگیهای داستانی هوشمندانه گرفته تا عاشقانههای غیرممکن. این فیلم که در اوج جنگ جهانی دوم ساخته شده است، مطمئنا محصول زمان خود است. فیلم یک خبرنگار جنایی آمریکایی که به اروپا اعزام شده است را دنبال میکند که جنایات جنگ را به طور مستقیم تجربه میکند.
در طول مصاحبه با BFI، نولان استدلال کرد که «بررسی تعلیق سینمایی و قصهگویی بصری بدون هیچکاک کامل نخواهد بود» و «دانش فنی وی در سرنگونی هواپیمای خبرنگار خارجی در دریا الهامبخش بسیاری از تلاشهای ما در دانکرک بود.»
۷. پاپریکا (Paprika)
- کارگردان: ساتوشی کن
- صداپیشهها: مگومی هایاشی بارا، تورو اموری، تورو فورویا
- محصول: ۲۰۰۶
- امتیاز متاکریتیک: ۸۱ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۷.۷ از ۱۰
مانند هر کارگردان شایستهای که تا به حال دوربین به دست گرفته است، فیلمهای کریستوفر نولان نیز عمدتا از فیلمهایی که در طول زندگی خود تماشا کرده است الهام و شکل گرفته است. به هر حال، نولان سفر سینمایی خود را با ساختن فیلمهای خانگی جنگ ستارگان با دوربین هشت میلیمتری در کودکی آغاز کرد. اگرچه الهامپذیری آشکاری در همهی کارهای او وجود دارد، اما احتمالا هیچ فیلمی وجود ندارد که مانند «سرآغاز»، مرز باریک بین ادای احترام یا اقتباس و سرقت ادبی را طی کند.
همه کسانی که آن را دیدهاند، دستگاههای اشتراکگذاری رویاها، آینههای خرد شده برای نشان دادن آگاهی واقعی که در خواب شکل میگیرد را به خاطر میآورند و آن راهرو به یاد ماندنی که در آن جاذبه به طور مداوم تغییر میکند. با این حال، افراد بسیار کمی از ساتوشی کن میدانند، مردی که تمام این مفاهیم را چهار سال زودتر در «پاپریکا»، درام دیوانه کنندهی خود معرفی کرد.
طرح «پاپریکا» با تریلر نولان بسیار همخوانی دارد، با ماشینهای آیندهنگرانه و مجموعهای از قوانین و فیزیک عجیب که به رویاها و ناخودآگاه مردم نفوذ میکند. ساتوشی کن از طرح سورریالیستی «پاپریکا» استفاده کرد تا بیننده را به جای شخصیت اصلی خود قرار دهد و آثار مهلک ضربههای درونی، اندوه سرکوب شده، ناامنی و گناه را در فیلمی به طرز احساسی بسیار طنینانگیزتر از نسخههای مشابه آن بررسی کند.
۸. ویپلش (Whiplash)
- کارگردان: دیمین شزل
- بازیگران: مایلز تلر، جی کی سیمونز، جیسون بلر
- محصول: ۲۰۱۴
- امتیاز متاکریتیک: ۸۸ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۸.۵ از ۱۰
در مرحلهی بعد ما یکی از فیلمهای پرتنش را داریم که در دههی گذشته اکران شده است. «ویپلش» علاوه بر اینکه یکی از تاثیرگذارترین آثار اولیهی یک کارگردان تا به امروز است و رسما دیمین شزل را به عنوان یکی از درخشانترین افراد جدید سینما معرفی کرد، یک نگاه بیرحمانه از دریچهی ماهیت رقابتی جاز حرفهای است. این فیلم مبارزهای را که ناشی از تلاش بیوقفه تعالی و آسیب جسمی و روانی ناشی از تدریس جامع (و تقریبا وسواسی) است به تصویر میکشد.
نولان در مصاحبهای در سال ۲۰۱۴ در مقابل این فیلم شزل کلاه از سر برداشت و با ادای احترام اعتراف کرد که فکر میکند «ویپلش» «یک کار خارقالعاده» است و فیلمی است که «وقتی آن را میبینید، متوجه میشوید که بسیار دقیق کنار هم قرار گرفته و بسیار حسادت میکنید.» شزل در طول تولید برای حماسهی فضایی خود، «نخستین انسان» (First Man)، با نولان آشنا شد، فیلمی که برای آن ناتان کرولی، همکار قدیمی نولان که به عنوان طراح تولید در «دانکرک» (Dunkirk) و «میان ستارهای» (Interstellar) کار میکرد، را جذب کرد. در ملاقات خود، هر دو کارگردان داستانهای پشت صحنه را به اشتراک گذاشتند و ترفندهای شخصی مورد استفاده در فیلمهای مربوط به خود را رد و بدل کردند.
۹. ضربه (The Hit)
- کارگردان: استفان فیرز
- بازیگران: ترنس استمپ، تیم راث، جان هارت
- محصول: ۱۹۸۴
- امتیاز متاکریتیک: ۷۵ از ۱۰۰
- امتیاز IMDb به فیلم: ۷.۱ از ۱۰
از یک سارق حافظه که از ضمیر ناخودآگاه خود میترسد گرفته تا یک مهندس که خانوادهاش را رها میکند و یک بازپرس بیمه در حال تعقیب قاتل همسرش، اگر موضوعی مکرر در مورد شخصیت قهرمانان فیلمهای نولان وجود داشته باشد این است که آنها افرادی هستند که توسط خودشان تسخیر شدهاند. گذشته از بسیاری موارد، تضاد واقعی روایتهای او فراتر از طرح سطحی آنها در شیوهای است که شخصیتها آشفتگی درونی خود را در نمای تطابق ظاهری پنهان میکنند.
فیلم «ضربه» داستان یک گانگستر بریتانیایی است که تبدیل به یک خبرچین شده است و بقیه روزهای خود را با آرامش در یک ویلای خلوت در ساحل آفتابگیر اسپانیا سپری میکند. با این حال، گذشتهی ننگین او زمانی که رییس جنایتکار سابقش بازمیگردد دوباره گرفتارش میکند. نولان چیزی جز ستایش از کلاسیک استفان فیرز نداشت و آن را به عنوان فیلم برتر در فهرست معیارش قرار داد و ادعا کرد «فیلمهای کمی به اندازهی این شاهکار گمنام بر روی نمایش سادهی پویایی بین مردان ناامید قمار کردهاند.»
۱۰. زمانبندی بد (Bad Timing)
- کارگردان: نیکلاس روگ
- بازیگران: آرت گارفانگل، تریسا راسل، هاروی کایتل
- محصول: ۱۹۸۰
- امتیاز متاکریتیک: –
- امتیاز IMDb به فیلم: ۷ از ۱۰
در پایان این لیست، ما یک تریلر روانشناختی داریم که به عنوان یک پازل غیر خطی به سبک «یادگاری» تکه تکه و دوباره گردآوری شده است، جایی که ساختار فیلم نه تنها یک ترفند ساده بلکه یک انتخاب روایی عمدی است. همانطور که در مورد فیلم «ضربه» و بسیاری از فیلمهای نولان اتفاق میافتد، «زمانبندی بد» بر شخصیتهایی متمرکز است که برای همیشه تحت فشار گذشته و خودشان قرار گرفتهاند.
این فیلم عاشقانهی ناکام بین یک زن آمریکایی و یک روانپزشک اهل وین را از طریق مجموعهای از فلشبکها به تصویر میکشد و به آرامی بینشی از روان و روابط سمی آنها به ما میدهد. اما فروش «زمانبندی بد» به عنوان یک فیلم عاشقانه به همان اندازه کوته بینانه است که از «همشهری کین» (Citizen Kane) به عنوان یک درام روزنامهای ساده یاد میشود. «زمانبندی بد» با گاهشمار هزارتو و ویرایش تجربی، بر رابطهی بین اشتیاق و وسواس و میزان روابط واقعا شکننده در رتبه بندی مجموعهی معیارهای کریستوفر نولان در رتبهی پنجم قرار گرفت، جایی که کارگردان بیان کرد «بسیار عالی است که بتوان فیلمهای نیک روگ را در شکلی دید که برتری فیلمبرداریاش را نیز به نمایش میگذارد، گرچه آنها به دلیل ساختار خود مشهور هستند.»