سحر تبر دیگر نه سحر است و نه تبر
فاطمه خویشوند دختر 19 ساله ای که، روزی از سحر تبر بودن لذت می برد.اما حالا انگار سحرتبر بودن برایش جذاب نیست.زندان برایش کابوس است ،دلش نمی خواهد دیگر به آنجا برگردد !
او را با تردید فاطمه خویشوند صدا می زنیم گاهی اشتباه می کنیم و سحر می خوانیمش ! می خواهیم در مورد آزادی اش حرف بزند.می گوید:«وقتی فهمیدم قاضی پرونده وثیقه ام را پذیرفته است خیلی خوشحال شدم.»
فاطمه از سحر تبر بگوید
من فاطمه خویشوند هستم که در گذشته معروف به سحر تبر بودم.امروز به رکنا آمدم تا در مورد ابهامات پرونده ام توضیح بدهم.از هم سن و سالان خودم که این گزارش را می بینند تقاضا دارم چند دقیقه توصیه های من را گوش کنند.همچنین دلم می خواهد در ابتدای صحبتم همه مخاطبان این را بدانند که من به تقاضای خودم به اینجا - رکنا- آمدم و دلم می خواست این مصاحبه را انجام بدهم.
فاطمه،تو می دانستی کارهایی که انجام می دهی چنین اتهاماتی به تو وارد می کند؟
نه به هیچ وجه نمی دانستم اعمال و رفتارم جرم محسوب می شود و کارهای من از روی هیچ قصد خاصی نبود.از اشتباهاتم واقعا پشیمانم.
وقتی متوجه شدی که این رفتارهایی که در فضای مجازی انجام دادی جرم بوده چه احساسی داشتی؟
مسلما خیلی ناراحت شدم.اما در قلبم این باور را داشتم که خدا کمکم می کند و مورد بخشش و عفو قرار می گیرم.
فکر می کردی بازداشت تو چقدر طول بکشد؟
هیچ تصوری نداشتم.فقط امیدوار بودم زودتر تمام شود.
چند روز است که آزاد شدی؟
22 آذر ماه با تلاش های وکیلم و مساعدت قاضی دادگاه به قید وثیقه آزاد شدم.تا تعیین تکلیف دادگاه فعلا آزاد هستم.
فاطمه ای که به زندان رفت با فاطمه ای که الان آزاد شده است چه فرقی دارد؟
این مدت در بازداشت فرصتی بود که به رفتار اشتباه خودم فکر کنم.دلم می خواهد الان در کنار خانواده ام زندگی عادی ای داشته باشم.
در زندان به چه چیزهایی فکر می کردی؟
به خیلی چیزها فکر می کردم.مثلا به این فکر می کردم که از زندان که بیرون آمدم به فقرا و زندانیان کمک کنم.فکرش را نمی کردم یک روز در زندان گرفتار شوم آن هم برای مدت طولانی.در زندان خیلی وقت ها فکر می کردم که فعالیت های من در اینستاگرام ارزش این رنجی که می کشم ندارد.پدر و مادرم هم خیلی اذیت شدند.ارزشش را نداشت.
پدر و مادرت مخالف بودند تو سحر تبر باشی؟
بله ولی من آرزوی معروفیت داشتم و حتی آنها را تهدید به خودکشی می کردم.از کودکی رویای شهرت داشتم اما راهی که انتخاب کردم غلط بود.
اگر برگردیم به روزی که تصمیم گرفتی سحر تبر باشی،چه راهی را انتخاب می کنی؟
آرزو می کردم سحر تبر نباشم.و معروف هم نبودم.یا لااقل اگر مشهور بودم از راه درست مشهور می شدم.
تجربه سحر تبر بودن تجربه خوبی بود؟
در ابتدا خیلی خوشایند بود.اما الان که تاوان آن را پس دادم از آن خیلی پشیمانم.
وقتی خبر آزادی ات را شنیدی چه حسی داشتی؟
انگار بال در آوردم.حس خیلی خوبی داشتم اصلا نمی دانستم زمان آزاد شدنم چه وقت است.
به عنوان انسان مشهور وارد زندان شدی.تو را شناختند؟
بله شناختند اما من اصرار می کردم من را به نام سحر تبر صدا نزنند.بعد از مدتی هر قدر به سحر تبر بیشتر فکر کردم،بیشتر از کار خودم پشیمان شدم.من کارهایی کرده بودم که با قوانین کشور متضاد بود و داشتم مجازات می شدم.
وقتی فهمیدی حکم 10 سال زندان داری اولین تصویری که در ذهنت نقش بست چه بود؟
برای پدر و مادرم خیلی ناراحت بودم.فکر می کردم چطور می توانند تحمل کنند؟خیلی آنها را اذیت کردم و دوست دارم جبران کنم.
سحر تبر بیشتر با چه چیز معروف شد؟
با گریم های عجیب.خیلی ها نمی دانستند گریم و فوتوشاپ است و فکر می کردند چهره خودم است.
چه شد که کارکتر سحر تبر با آن شکل و شمایل به وجود آمد؟
شخصیت کارتون عروس مردگان را خیلی دوست داشتم و دلم می خواست شبیه او باشم.برای همین با برنامه های کامپیوتری و گریم سعی داشتم شبیه او باشم.برای همین نرم افزار های کامپیوتری را نصب کرده بودم و کم کم استفاده از آن را یاد گرفتم.گاهی هم کارم خیلی خوب نبود اما تا حدی که می خواستم افکت های لازم را انجام می دادم.
نظرت نسبت به بازتاب رسانه ها درباره سحر تبر چه بود؟
وقتی جهانی شدم خوشحال نشدم من برای داخل ایران بودم حتی وقتی مخاطبانی از کشورهای خارجی من را فالو کردند پیام می دادم که از خارج کشور چه کسانی در پیج هستند و افرادی زیادی را بلاک کردم.من شهرت می خواستم اما در نه در حد جهانی.
فاطمه فعلی قرار است چه باشد که می گویی دلم نمی خواهد سحرتبر باشم؟
نمی خواهم متفاوت باشم.علاقه به تفاوت برای من بد شد.الان دلم می خواهد مثل مردم عادی کار و زندگی کنم و ادامه تحصیل دهم.
اولین باری را که با فضای اینستاگرام آشنا شدی یادت هست؟
عده ای از شاخ های مجازی را شناخته بودم و به این فکر بودم که می شود مثل آنها بود.اما فکرش را نمی کردم در اینستاگرام این همه معروف شوم.
احتمال دارد باز سحرتبر به فضای اینستاگرام برگردد؟
گفته بودم برنمی گردم.اما اگر هم برگردم فقط برای انجام کارهای خیر و کمک به فقرا و بچه های یتیم از آن استفاده می کنم.دیگر شهرت را دوست ندارم و دنبال هیجان نیستم.
دلتنگ اینستاگرام شدی؟
به هر حال فضای مجازی است که اگر استفاده درست را افراد بلد باشند بد نیست.
سحر تبر برای عده ای الگو بودی.برای آنها چه حرفی داری؟
از لحاظ موقعیت اجتماعی از من درس بگیرند.نه تنها به خاطر زندان رفتن،بلکه جایگاه فرد در جامعه هم پایین می آید.
گفته بودی خودم هم دیگر سحر تبر را دوست نداشتم.چرا این حرف را زدی؟
چون کامنت های مردم و برخورد آنها من را پشیمان کرده بود.انتقادها و برخوردها و نظرات منفی خیلی زیاد شده بود.دلم می خواست مردم دوستم داشته باشند.
از فضای مجازی چه می خواستی؟
من فقط معروفیت را می خواستم و رسیدن به شباهت زیاد به کاراکتر عروس مردگان ! در آمد هم داشتم اما واقعا زیاد نبود.
گفته می شود بیماری روحی داری؟!
من از مدت ها قبل مبتلا به بیماری دو قطبی بودم.من دلم می خواهد در آینده مادر شوم و باید اول درمان شوم.برای درمان هم هر کاری لازم باشد انجام می دهم.
تصور برگشت به زندان برایت چطور است؟
برایم مثل کابوس است.من وقتی در زندان بودم با سختی هایی که کشیدم این را هم فهمیدم که رئیس قوه قضائیه راه بازگشت را برای کسانی که واقعا پشیمانند باز می گذارد.امیدوارم رافت اسلامی شامل حالم شود.توبه نامه ای هم تنظیم کردم که به دست ایشان می رسانم.
مادر سحرتبر می دانست او سحر تبر است
مادر سحر تبر هنوز نگران دختر یکی یکدانه اش است:
می دانستید که فاطمه پیج اینستاگرام دارد؟
بله می دانستم.اما واقعا نمی دانستم این کار دخترم جرم است.از طرفی به او تذکر داده بودم اما او کم سن و کم تجربه بود.او تنها دختر من است و عزیز کرده من است.برای همین با او مدارا کردم.
مضاف بر این می دیدم اعمالی که انجام می داد هیچ سوءنیتی نداشت.
یعنی فکر می کردید که این پیج فاطمه را به چنین نقطه ای برساند؟
نه اصلا فکرش را نمی کردم.
شهرت مجازی فاطمه چه تاثیری در زندگی حقیقی شما داشت؟
خوشایند نبود!
از چه لحاظ؟
از لحاظ اینکه می دیدم بچه است و داشت برای او دردسرهایی ایجاد می شد.
دردسرهای این شهرت قبل از دستگیری فاطمه برای شما چه بود؟
من فکر می کنم شهرت حتی برای کسانی که از راه هنر معروف می شوند خوشایند نیست.چه برسد از راه اینستاگرام و مجازی!
اما شهرت رویای فاطمه بود.شما به چه بخشی از این شهرت مشکل داشتید؟
من با گریم هایی که می کرد مشکل داشتم.نگاه مردم خوب نبود.کامنت های خوبی نمی گرفت.
فکر می کردید یک روز به خاطر فعالیت در این پیج بازداشت شود؟
نه اصلا.فکرش را هم نمی کردم چنین برخورد شدیدی با او شود و ما در جریان نبودیم که داشتن پیج اینستاگرام جرم است.
البته داشتن پیج اینستاگرام جرم نیست.انجام یک سری فعالیت ها در آن جرم است!
این را هم نمی دانستیم.وقتی دستگیر شد واقعا شوکه شده بودم و فکر می کردم بعد از یکی دو ماه مشکل حل می شود.
ادامه روند پرونده را چطور می بینید؟ و خواسته شما به عنوان یک مادر چیست؟
من بعد از 8 سال بچه دار شدم.فاطمه تنها فرزند من است.دلم می خواهد مورد عفو و رافت اسلامی قرار بگیرد تا آینده خوبی داشته باشد.
هجمه رسانه به سحر تبر آسیب می زند
پدر فاطمه خویشوند به دلیل مشکوک بودن به ابتلای کرونا از حضور در رکنا خودداری کرد.اما آقای باخدا به عنوان نماینده ایشان و خانواده خویشوند ناگفته هایی را بیان کرد.
باخدا صحبت خود را اینطور آغاز می کند:«از ابتدای پرونده در جریان بودم و در کنار این خانواده بودم.فاطمه خویشوند در کنار خانواده اش در کشور عزیزمان ایران و در چارچوب قوانین و مقررات نظام مشغول زندگی هستند و هیچ زاویه ای با نظام جمهوری اسلامی و دستگاه قضا ندارند.این مصاحبه هم با علاقه قلبی این خانواده انجام می شود.»
با خدا در مورد بیماری روحی فاطمه خویشوند گفت:«فاطمه از حدود سن 14 سالگی مبتلا به بیماری روانی و اختلال شخصیتی شد.با توجه به کم سن و سال بودن و کم اطلاعی از قوانین عده ای افراد سودجو او را مورد سوءنیت قرار دادند و بدون هیچ قصد و غرضی مرتکب اشتباهاتی شد.او الان اشتباهات خود را پذیرفته است.»
باخدا در ادامه در مورد واکنش رسانه ها گفت:«با توجه به مشکل بیماری فاطمه و سن و سال کم ایشان ما امیدواریم با رافت اسلامی دستگاه قضا و نظر به ندامت او،همچنین توجه به توبه نامه ای که او تهیه کرده است و به حضور دفتر ریاست قوه تقدیم خواهد شد مورد عفو قرار بگیرد.»
خانواده خویشوند در صحبت های خود گلایه شان را از هجمه رسانه ها بیان کرده اند و آقای باخدا در توضیح این گلایه می گوید:«روی صحبت من با رسانه های بیگانه و افراد خودفروخته ای است که در این پرونده هجمه های بسیار زیاد و دخالت هایی بی جایی کردند.تحت هیچ شرایطی فاطمه و خانواده خویشوند تحت تاثیر این رسانه ها قرار نمی گیرند.رسانه ها چه داخلی و چه خارجی بگذارند که این پرونده مطابق قوانین داخلی و مقررات روند خود را طی کند و این خانواده در آرامش باشند.ما تحت هیچ شرایطی از دستگاه قضا ناامید نشده ایم و زمینه ناامید شدن ما را هیچ رسانه ای نمی تواند فراهم کند.»
باخدا در پایان صحبت هایش علاوه بر تشکر از وکیل مدافع فاطمه خویشوند می گوید : «اینجا لازم میدونم از شخص بزرگواری به نام جناب آقای مهدی سعادت که در هیچ جا و هیچ مکانی اسمی از او برده نشده یاد بکنم ، چرا که با مدیریت آقای سعادت که دلسوزانه شبانه روز زحمت کشیدند ، پرونده مسیر قانونی اش را به درستی پیمود و با درایت ایشان حواشی پرونده کاملاً مهار شد»