وجود نفرت در رابطه ای که باید عاشقانه باشد

این مساله که چه چیزی باعث ایجاد نارضایتی و نفرت در بین زوجین می شود، از موردی به مورد دیگر متفاوت است. بگذارید چند نمونه از آنها را بررسی کنیم

بی توجهی:

بسیاری از مردم(خصوصاً آقایان) وقتی ازدواج می کنند، فکر می کنند همه چیز تمام شده است و دیگر نیازی به کار کردن روی رابطه ندارند. به عبارت دیگر باید گفت انها تنبل می شوند. افراد زمانی که با کسی در کش و قوس یک رابطه هستند، بیشتر تعقیب و پیگیری می کنند. چه از نظر بیولوژی و چه از نظر عاطفی آنها خود را به ماندن در بازی مجاب می کنند. هنگامی که آنها به این نتیجه می رسند که «شما را دارند» این تلاش ناپدید می شود.
بنابرین به اقدامات و کارهای خود توجه کنید و از آنها غفلت نکنید. حالا نام آنرا عشق، توجه، دوستی، گرما و صمیمیت یا هر چیزی که می‌خواهید بگذارید. در این مورد روش خودتان را پیش بروید اما ایستا نباشید.

خودخواهی

خودخواهی در یک رابطه تاثیر شدیداً منفی دارد. برای از بین رفتن رابطه‌تان خودخواه باشید. روابط یک خیابان دو طرفه است. یک نفر نمی تواند بار رابطه را بر دوش بکشد. عدم تعادل می تواند ناسالم ترین رابطه ها را ایجاد کند. هیچ دو نفری نمی توانند روی یک حصیرِ یک نفره راحت و آسوده بنشینند.

شادکامی از ستایش در برخی از افراد، گونه ای از احترام قلبی و در حقیقت اقدامی بر ضد خودپسندی عقل است.

(نیچه)

تقلب

همه ما با تقلب کردن خوب آشنا هستیم ولی به آن توجه نکرده ایم که این به این معناست که یا متقلب هستید یا اصلاً نیستید! در عصر تکنولوژی و زمانی که فضای خاکستری زیادی وجود دارد. خیانت عاطفی به همان اندازه‌ی نوع جسمی اش، برای یک رابطه ویران کننده است. تقلب اعتماد را از بین می برد. هیچ تفاوتی ندارد که در گذر زمان اتفاق بیوفتد یا یکباره! در هر صورت مثل یک بمب منفجر خواهد شد. تقلب همان چیزی است که در فرهنگ ما از آن تحت نام «شیطنت» یاد می شود. خود این واژه که بعضاً هم شاهد استفاده آن در اطرافیان خود هستیم، بسیار ناجوانمردانه و احمقانه است. چیزی که در فرهنگِ ما با نوعی شوخی از آن یاد می‌شود، حتی در کشورهای غربی(اروپا و امریکا) نیز امری غیر قابل هضم است.

با یک نگاه گذری هم می توان حدس زد که این کار چقدر باعث ایجاد نفرت می شود.

سوء استفاده

سوءاستفاده هم به اشکال مختلفی رخ می دهد. هرکسی که به شما ضربه میزند نوعی سوء استفاده کرده است. نیازی نیست حتماً امری قابل لمس باشد، اگر شخصی به شما انگ می زند، از شما انتقاد می کند یا فقط به شما چیزهای منفی می گوید، پس این سوءاستفاده است. چیزی که باعث می شود تا در جوامع فاشیست و ضد مردمی، افراد تمام و کمال خودرا هزینه نکنند، تا حدی که لازم است خوب باشند و خوبی کنند. جملاتِ قصار و ضرب المثل هایی درمورد «بد بودن» فقط می تواند در بین مردمی که خودشان دیکتاتورهای درون دارند رایج شود!

حال که به چند دلیل ایجاد تنفر اشاره کردیم، بهتر است به نشانه های تشخیص تنفر نیز اشاره کنیم

1- جنگ مستمر

درگیری و اختلاف نظرها همیشه در یک رابطه بد نیستند. این معقول نیست که انتظار داشته باشیم دو نفر با هم و در مورد همه چیز به توافق برسند. ضمن اینکه اگر در یک شراکت و رابطه هیچ گونه اختلافی وجود نداشته باشد، باید در سلامتِ آن شک کرد. ضرب المثلی وجود دارد که می گوید: اگر هیچوقت بیمار نشوید، پس شما زنده نیستید. با این حال، آنچه همیشه بد است این است که اگر بطور بیرحمانه و مکرر می جنگید.

به عنوان مثال، اگر یکی یا هر دوی شما نیاز دارید که برای به دست آوردن یک استدلال و "درست بودن" مبارزه کنید، پس این روشی بسیار ناسالم برای برقراری رابطه است. اگر دعوا سنگ بنای دوستی شماست، این نشانه این است که ممکن است یکی (یا هر دو) شما از دیگری متنفر هستید.

2- عدم تلاش برای دستیابی

این هم نوعی غفلت است. اگر او به هیچ وجه تلاشی را برای بدست آوردن شما انجام ندهد، از شما غافل می شود. این باعث می شود یا نباشد، یا اینکه از شما بسیار متنفر شود. او باید برای شما خوب باشد، دوستی را حفظ کند، عاشقانه رفتار کند و شریک خوبی باشد.

3- رابطه منظم جنسی در زوج ها

این مورد در رابطه با کسانی که ازدواج کرده اند باید صد در صد صادق باشد. تفاوت بین دوستی و یک رابطه ساده با رابطه عاشقانه در صمیمیت جسمی و جنسی بودن است. ممکن است ساده به نظر برسد، اما متأسفانه بسیاری از مردم خود را در ازدواج های بی عشق و بدون سکس می بینند. بنابرین اگر آقایان و خانوم های متاهل، درمورد آخرین رابطه جنسی شان چیزی به یاد ندارند، پس باید تنفر را قبول کرده باشند. وقتی افراد با کسی ازدواج می کنند که دیگر آنها را دوست ندارند، پس احساس نمی کنند که با آنها رابطه جنسی برقرار کنند.

4- امتیاز گیری

در یک دنیای ایده آل، هیچکس نباید در پی مجازات شخصی دیگر باشد. امتیاز گیری و یافتن نقاط ضعف طرف مقابل و برترهای خودمان، سمی ترین حالت در رابطه است که باعث ایجاد نفرت خواهد شد. اینکه شما مورد ارزیابی قرار بگیرید. یا در مرگبار ترین حالت اینکه توسط شریک عاطفی تان با دیگران مقایسه شوید، خودِ نفرت است.

5- شک

هنگامی که شخصی به شریک عاطفی خود شک در تقلب دارد، احساسِ گناه و عذاب وجدان خودرا مبنی بر دوست نداشتن شما از بین می برد. اگر به اندازه کافی شفاف بوده اید اما بازهم چنین سوء ظن نسبت به حرکات شما وجود داشته باشد، باید منتظر باشید تا نفرت نیز کم کم وارد عرصه شود. البته رفتار شفاف با آنچه که توجیح تقلب و قانع کردن است تفاوت زیادی دارد.

اگر قوانین دیگران را ندانید، بی شک، بازی را خواهید باخت، زیرا ناگزیر، دیر یا زود، آن قوانین را زیر پا خواهید گذاشت.

(آنتونی رابینز)

راهکارها:

اگر فکر می کنید همسرتان از شما متنفر است چه باید کرد؟ اگر بعد از خواندن همه اینها ، هنوز فکر می کنید شریک عاطفی‌تان از شما متنفر است، در این صورت چند کار وجود دارد که می توانید انجام دهید. به خاطر داشته باشید که بازگشت از آستانه نفرت کار ساده ای نیست. می توان این کار را انجام داد اما تلاش هر دو طرف باید در این مساله دخیل باشد.

اول مطمئن شوید که می‌خواهید اقدامی انجام دهید یا خیر؟ به عبارت صریح تر اینکه اول مساله را برای خودتان روشن کنید، با خودتان تسویه کنید

دوم اینکه یک مکالمه سالم، صادقانه و واقعی داشته باشید. چیزی که احتمالاً مدتهاست صورت نگرفته است. کار ساده ای نیست اگر او نسبت به شما ابراز نارضایتی کند، اما با این حال شما این کار را انجام دهید، باید کارِ سخت را قبول کنید تا جایگاه خودتان را در زندگی مشترک پیدا کنید.

اگر او در رابطه با گفتگو با شما تمایل نشان داد و قدم به قدم در کنار شما حرکت کرد، امیدی به نتیجه وجود دارد اما اگر هم این کار را انجام نداد ناراحت نباشید! چون تصمیم‌تان گرفته می شود و تکلیف شما مشخص است.

مورد بعدی مشاوره است. مشاوره را اصلاً دستکم نگیرید. بسیاری از افراد (به ویژه مردان) فکر می کنند که مراجعه به یک درمانگر نشانه ضعف است. اما در واقع برعکس است افراد قوی به دنبال هم‌فکری هستند. پس سعی کنید او را وادار کنید که قبول کند برای دریافت کمک های حرفه ای اقدام کند. اگر بتوانید این کار را انجام دهید، برای شما بهتر است که مشاوره فردی و زوج را داشته باشید.

مشورت هنری است که به کمک آن می توانید همه را به همکاری با خود وادارید.

رالف والدو امرسون

در نهایت و در صورت لزوم جدایی . بعضی اوقات، هر چقدر هم تلاش کنید، نمی توانید نجات پیدا کنید. ناراحت کننده است بله ! یک زندگی فردی و تنهایی، به مراتب بهتر از یک روال نفرت آور است. چون نفرت با حضور شما بدتر و بدتر می شود اما ممکن است با دوری اتفاقی نیوفتد و حتی شاید بهتر هم بشود. به این ترتیب، شما هر دو می توانید زندگی جدیدی را شروع کنید که شامل عشق و خوشبختی باشد.

هیچکس نمی تواند در یک رابطه‌ی پر از نفرت بماند. این چیزی نیست که ما از روابطمان میخواستیم. بنابرین شما باید تصمیم بگیرید که شادی و آرامش خودتان را در اولویت قرار دهید زیرا با آرامشِ شخصی شما، بقیه جنبه های زندگیتان نیز به آرامش می رسد. این خودخواهی نیست بلکه عشق به خود است، درست نقطه ای که رضایت و شادی از همانجا شروع می شود. این یعنی خودخواهیِ سالم.

ترجمه و تالیف: فرزاد ارشادی