هر رابطه ای فراز و نشیب های خود را دارد، اما عشق باعث پایداری آن می شود. و زمانی که این عشق از بین می رود، ادامه رابطه برای زوجین سخت می شود. اگر احساس می کنید صمیمیت بین شما و شریک زندگی تان کم شده است و همیشه در حال جنگ هستید، احتمالاً در یک ازدواج ناموفق قرار دارید. در این پست نمی خواهیم در مورد دعواهای زن و شوهری صحبت کنیم. اما اگر شما و یا شریک زندگی مجبور هستید در کنار هم بمانید، پس یک جای کار می لنگد.
یک ازدواج می تواند به دلایل مختلفی از جمله خیانت، سوءاستفاده یا کنترل رفتار و یا صرفاً از بین رفتن عشق به بن بست برسد. در این پست، درباره نشانه های یک ازدواج ناموفق، و آنچه می توانید در مورد آن انجام دهید، بیشتر گفته ایم.
نشانه های ازدواج ناموفق
تشخیص اینکه آیا شما در یک ازدواج ناموفق قرار دارید یا خیر، دشوار خواهد بود، زیرا علائم ظریف است و بیشتر آنها علائم درگیری های متداول در هر ازدواج هستند. در ادامه علائم ازدواج ناموفق لیست شده است. به دنبال این علائم باشید تا کشف کنید که در یک ازدواج ناموفق قرار دارید.
ارتباط کمتر، درگیری بیشتر:
یکی از نشانه های عمیق ازدواج موفق نحوه گفتگو با یکدیگر است. اگر دائماً با شریک زندگی خود به خاطر چیزهای بی اهمیت می جنگید و این دعوا برای روزهای متداولی ادامه دارد و هفته ها سکوت به دنبال دارد، پس در یک ازدواج شاد نیستید. از طرف دیگر، شما ممکن است به هیچ وجه نجنگید اما تلخی تقویت می شود و شما بی صدا از یکدیگر دور می شوید.
هیچ وقت برای “ما” وقت ندارید:
برای یکدیگر وقت ندارید؟ هنگامی که فرد مورد توجه کافی قرار نمی گیرد، اغلب به افسردگی و ناامیدی منجر می شود. اگر شما یا شریک زندگی خود به طور مداوم راه هایی را برای اجتناب از یکدیگر پیدا می کنید و مدت طولانی را برای گذراندن وقت با کیفیت نمی گذرانید، می تواند نشانه ای از یک ازدواج ناخوشایند باشد.
در کنار هم نیستید:
یکی از بهترین اتفاقاتی که در یک رابطه رخ می دهد، دریافت پشتیبانی عاطفی از شریک زندگی است. اما اگر شما به سختی احساسات یا حمایت خود را به اشتراک بگذارید و با یکدیگر همدلی می کنید، نشانه سلامت رابطه نیست.
حساس می شوید:
خصوصیاتی که قبلاً در شریک زندگی خود نادیده گرفته اید، اکنون باعث دلخوری شما می شود. به عنوان مثال، همسر شما استعداد گفتگو و تحت تأثیر قرار دادن افراد از جنس مخالف را دارد. شما در مورد آن می دانید اما هرگز آن را جدی نگرفتید. اما اکنون دیگر نمی توانید تحمل کنید.
صمیمیت جسمی کم می شود:
صمیمیت جسمی راهی برای ابراز عشق به یکدیگر است. ممکن است شما در روزهای اولیه ازدواج چندان فعال نباشید، اما اگر تعداد صمیمیت جسمی شما در سال 10 تا 15 بار باشد، آنگاه یک پرچم قرمز است.
تنها “من” اهمیت دارد:
در یک ازدواج ناموفق، شما دیگر برای شریک زندگی خود سازش نمی کنید. به عنوان مثال، کاری را که به دلیل همسرتان کنار گذاشته اید ناگهان ادامه می دهید. شما به نیازهای خود اهمیت بیشتری می دهید و بندرت به این فکر می کنید که روی همسرتان تأثیر می گذارد.
رابطه دیگر اولویت نیست:
“چمن زمانی سبز است که آن را آب دهید.” تا زمانی که ازدواج خود را پرورش می دهید، سالم و سرحال است. اما وقتی آن را نادیده بگیرید، پژمرده می شود. به عنوان مثال، زمانی که همسرتان شغلی دور از شما قبول می کند، می تواند در ازدواج شما تأثیر بگذارد.
مورد سوءاستفاده و کنترل قرار می گیرید:
شما همیشه مورد انتقاد و تمسخر قرار می گیرید و ارزش ها و نظرات شما نادیده گرفته می شود. بدتر اینکه، همسرتان از شما سوءاستفاده می کند و به خشونت متوسل می شود. در موارد خشونت خانگی، باید با خانواده یا دوستان خود صحبت کنید و به دنبال راه حل های درمانی باشید.
اگر مدتی در یک رابطه هستید، ممکن است که به درد آن عادت کرده باشید. آینده فرزندان شما، ناامنی مالی یا برخی تعهدات دیگر ممکن است باعث شود شما در روابط ادامه دهید. با این حال، بهتر است بدانید نارضایتی در رابطه چه تاثیری بر شما و خانواده تان خواهد گذاشت.
تأثیرات یک ازدواج ناموفق
یک ازدواج بد مانند نشتی در قایق است، هرچه از آن چشم پوشی کنید، سریعتر کشتی را غرق می کنید. در اینجا تاثیر یک ازدواج ناخوشایند بر زندگیتان را بررسی کرده ایم.
تأثیر بر خود:
یک ازدواج ناخوشایند می تواند باعث مشکلات سلامتی مانند فشار خون، دیابت و مشکلات قلبی شود. و برای تسکین تنش، زوجین ممکن است به مشروبات الکلی، استعمال سیگار یا امور خارج از ازدواج متوسل شوند که این امر فقط باعث دردسر بیشتر خواهد شد.
تأثیر روی کودکان:
اگر به خاطر فرزندان خود در رابطه هستید، پس دوباره فکر کنید. زیرا یک ازدواج ناموفق باعث ایجاد شرایط سالم و شاد در کودکان در خانه نمی شود. آنها پشتیبانی و محبت را که قرار است بدست آورند دریافت نمی کنند. چنین محیطی ممکن است منجر به مسائل عاطفی طولانی مدت در کودک شود.
تأثیر بر خانواده:
ازدواج کار گروهی است، درمورد این که شما هر دو در انجام وظایف برای خانواده خود چگونه همکاری می کنند. وقتی در بهشت شما صلح برقرار نباشد، نمی توانید والدین و والدین همسرتان را راضی نگه دارید. دعواها و ناسازگاری شما به سایر اعضای خانواده منتقل می شود.
برای جلوگیری از چنین تأثیراتی بر شما و خانواده، ممکن است مجبور شوید تصمیم بگیرید در این رابطه بمانید و برای آن تلاش کنید یا آن را ترک کنید.
آیا باید بمانید یا یک ازدواج بد را ترک کنید؟
جواب در درون شما و شریک زندگی شماست. این شما هسنید که باید تصمیم بگیرید زیرا همه اینها به وضعیت عاطفی و احساسات شما نسبت به یکدیگر بستگی دارد.
اگر دلیل نارضایتی شما به دلیل خیانت، رفتار ناسزا یا اعتیاد است، پس می توانید ترک کنید زیرا ممکن است باعث خسارت دائمی شود.
اما اگر شریک خطاییکرده و صمیمانه بخواهد آن را جبران کند، بهتر است به او فرصتی بدهد.
از طرف دیگر، اگر زمانی یک رابطه پر رونق داشته اید، پس حتما با شریک زندگی خود صحبت کرده و روی رابطه کار کنید. ممکن است نیاز به زوج درمانی داشته باشید.
بنابراین، قبل از نتیجه گیری، سعی کنید همه چیز را برای نجات رابطه در نظر بگیرید. اما وقتی کاملاً مطمئن شدید که همه تلاشتان را بدون هیچ گونه پیشرفتی انجام داده اید، پس تصمیمی بگیرید که برای شما و فرزندانتان بهتر است.
راه حل چیست؟
شما نمی توانید بدون هیچ تلاشی به دنبال تغییرات جادویی باشید. کارها را به دست خود بگیرید و با تلاش برای بهبود رابطه یاترک آن، شادی را به زندگی خود وارد کنید.
1. بهبود یک ازدواج ناموفق
اگر تصمیم دارید که بمانید و رابطه خود را ترمیم کنید، قبل از شروع روند بهبودی، گفتگوی صمیمانه ای با شریک زندگی خود داشته باشید زیرا هر دویتان نیاز به همکاری دارید.
تشخیص اولیه و درخواست کمک:
منتظر نمانید تا هر دو شروع به نارضایتی از یکدیگر کنید. ترمیم زمانی که درگیری هنوز در مرحله پدیداری باشد، آسانتر از مرحله بعدی است. این بدان معنا نیست که شما از چیزهای بی اهمیت یک مشکل بزرگ بسازید. به علائم ذکر شده در بالا توجه کرده و با توجه به آنها اقدام کنید.
به یکدیگر گوش دهید:
هرکسی که را رابطه ای هست و ترس، تحریک و دردی دارد انتظار دارد که شنیده شود. دفعه بعد که همسرتان در مورد گذراندن وقت در کنار هم صحبت می کند، به جای سرزنش و متهم کردن او، گوش دهید و او را درک کنید.
ازدواج خود را در اولویت اول خود قرار دهید:
وقت آن است که رابطه خود را در صدر لیست اولویت های خود قرار دهید. تلاش کنید تا هر دو دوباره به مسیر برگردید. و پس از آن تعجب خواهید کرد که چقدر می توانید در رابطه خود شاد باشید.
از فکر کردن در مورد طلاق دست بردارید:
وقتی تصمیم گرفتید روی رابطه کار کنید، فکر جدایی را از ذهن خود دور کنید. به یاد داشته باشید، شما نمی توانید یک شبه به حالت عادی برگردید. به بن بست می خورید اما دلسرد نشوید. دوباره تلاش کنید، متمرکز شوید و سعی کنید عاشق شوید.
وفادار باشید:
اشتباهات گذشته را تکرار نکنید. غرور خود را رها کنید، زیرا ارزش از دست دادن شریک زندگی خود را ندارد. اگر به شریک زندگی تان خیانت کرده اید، مسئولیت شفاف سازی در مورد آن را بر عهده بگیرید. هرگز او را مجبور نکنید که دوباره شک کند. اگر عصبانی هستید، به او بگویید؛و اگر خوشحال هستید ، به آنها بگویید.
2. طلاق
این گزینه را فقط زمانی در نظر بگیرید که صددرصد از احساسات خود اطمینان داشته باشید و برای نتیجه آن آماده باشید. طلاق یک فرآیند آسان نیست و شما باید آنقدر قدرتمند باشید که بتوانید از آن عبور کنید. با این حال، اگر طلاق تنها گزینه است، دریغ نکنید. اکنون می تواند دردناک باشد اما با گذشت زمان بهبود می یابد.
اگر فرزند دارید، برای آنها توضیح دهید که چرا مجبور هستید این تصمیم را بگیرید، اما شریک زندگی خود را به خاطر این کار سرزنش نکنید. مدتی وقت بگذارید تا خودتان با این آسیب روبرو شوید. به سراغ مشاوره طلاق بروید و یاد بگیرید که چگونه از این شرایط خارج شوید. سرانجام، ذهن خود را منحرف کنید و روی برنامه خود تمرکز کنید، شغلی پیدا کنید و در بازسازی زندگی خود تلاش کنید.
تلاش برای بهبود یک ازدواج موفق مستلزم کار و تعهد سخت است. اما پس از موفقیت، می توانید در یک رابطه طولانی مدت باشید. در عین حال تلاش برای احیای یک رابطه مرده مانند آب دادن بنابراین، پس از در نظر گرفتن جوانب مثبت و منفی آن تصمیم بگیرید.
منبع+