1- آیا این حرفه می تواند از لایف استایل(سبک زندگی) مطلوب من پشتیبانی کند؟

در این مورد لزومِ تعریفِ لایف استایل(Lifestyle) در ابتدا مطرح می‌شود. لایف استایل یا سبکِ زندگی، دربرگیرنده‌ی عاداتِ زندگیِ کاری و شخصی و تلفیقِ آنهاست. اینکه شما چقدر زمان برای مسافرت، بچه داری، شرکت در جمع دوستان می‌گذارید و یا هزینه‌ی تفریح و سرگمی های شما در کدام ضریبِ جینیِ جامعه قرار دارد. بعنوان مثال سبکِ زندگی یک هنرپیشه سینما با یک مهندس ساختمان می تواند متفاوت باشد. این مورد بیشتر اشاره به این دارد که کار شما چه مقدار نیاز به آپشنهای انعطاف‌پذیری می باشد. با بررسیِ این مورد باید براورد کنید که در ازای چند ساعت کار در روز، چقدر درامد نیاز دارید.

اگر می خواهید زیاد به مسافرت بروید یا یک خانواده بزرگ تشکیل دهید، برای تهیه این سبک زندگی به مقدار مشخصی پول نیاز دارید. بسته به اولویت شما. و یا می توانید وقت خود را برای چند سال فدا کنید تا وقت بیشتری را برای آینده خود اختصاص دهید، یا برعکس ممکن است با شور و اشتیاق شغل خود در اولویت قرار دهید.

با اینکه حق انتخاب بی نهایت برای ما وجود دارد، بازهم آمارها نشان میدهد که 77% از مردم فقط برای گذران زندگی کار می کنند.

2- آیا این شغل برای من چالش بر انگیز است؟

تصور کنید که شما یک ورزشکار حرفه ای هستید و در یک رقابتِ عمومی با افرادِ عادی قرار می‌گیرید. شما موفق به شکست دادنِ همه می‌شوید اما باید در نظر بگیرید که از این مساله حسِ رضایت و اقناع را خواهید داشت یا خیر؟ در مورد شغل نیز باید توجه داشت که نسبت به توانایی های شما، ایجاد چالش می کند یا خیر؟ آیا شما را مجبور می کند تا فرصتی برای رشد و پیشرفت کسب کنید؟
این مساله از این جهت مهم است که شغلی را که شما انتخاب می کنید بر مهارت های شما بیافزاید و پایه های دانش شما را استحکام بخشد.

هرچقدر در شغل خود رشد می‌کنید، کارهایی که زمانی برایتان دشوار بودند، آسان می شود. وقتی این اتفاق می افتد،شما می توانید دو انتخاب کنید: یا اینکه در آرامش و راحتیِ کامل به آن کار ادامه دهید، یا اینکه می توانید در مناطقی که موفقیت تضمین شده شما نیست گام بگذارید و چالش های جدید را در پیش بگیرید.
اجازه ندهید که ترس شما از ناشناخته‌ها باعث شود که شما در "منطقه راحتی" خود بمانید.

3- بهترین راهنمایی کننده‌ی من چه کسی می تواند باشد؟

برای دانستن، شما یا باید راهی را بروید و آن را تجربه کنید، یا اینکه از تجارب یک راهنما استفاده کنید.. این همان اصلِ مشورت است. این افراد می توانند آنچه را که آموخته اند با شما به اشتراک بگذارند و به شما بگویند چه چیزی برای ایجاد حرفه در یک صنعت خاص لازم است. همیشه مربی ای داشته باشید که چند قدم از شما جلوتر باشد.

بخوانید: 14 ویژگی مهم در شما که کارفرمایان به آن خیلی اهمیت می‌دهند

4- حاضریم چه کاری را رایگان انجام دهیم؟

اینکه دائم در پی پول باشیم، یکی از راه های شکست خوردنِ ماست. اغلب مشاغل بیشتر از عشقِ به پول، عشقِ به انجامِ آن را می‌ طلبد. حتماً افرادی را می شناسید که پولِ خوبی بدست می آورند اما از انجام کارشان حالِ خوبی نسیب‌شان نمی‌شود.
آنها در شغلی کار می کنند که احساس می کنند هر روز یک تکه از وجود خود را گم می کنند. بهتر است قبل از انتخاب شغل، به کاری فکر کنید که تصور می کنید حاضر هستید آنرا رایگان انجام دهید.

5- آیا من رشدِ مستمر خواهم داشت؟

یکی از دلایلی که باعث می‌شود انسان ها از راه و هدفِ خود جدا شوند، این است که دیگر احساس نمی کنند که درحال رشد هستند. انتخاب شغل فراتر از درآمدزایی و داشتن امنیت شغلی است، بلکه در مورد این احساس است که شما در حال یادگیری چیزهای جدید هستید. این میلِ به پیشرفت در همه با شدت و ضعف های مختلف وجود دارد، اما در نهایت وقتی احساس می کنید که از طریق توسعه مداوم مهارت هایتان و مدیریت کردن خود به این نتیجه دست پیدا کرده اید بهترین احساس را تجربه می کنید. توجه داشته باشید که به این احساسِ رضایت یا نارضایتی های درونتان هرگز بی اعتنایی نکنید.

6- شخصیتِ من متناسب با چه جایگاهی است؟

این که شخصیتِ خود را بشناسید و با توجه به نوع آن شغل انتخاب کنید. این مورد اینکه از نقاط شخصیتی خود آگاهی پیدا کنید و اطلاعات کسب کنید در همه سطوح از زندگی برای شما امری واجب و غیر قابل اجتناب است.
در مورد اینکه شغلِ شما باید با شخصیت و ناخوداگاه های درون شما سازگار باشد شکی نیست. برای مثال افرادی که سرمایه گذاری می کنند، توان بیشتری برای مدیریت و رهبری دارند، یا گروهی از افراد که قدرتِ اقناع و یا ترغیب را دارند، می توانند فروشنده‌گان یا وکلای موفقی باشند.

7- کجا باید کار/زندگی کنم

انتخاب شغل تاثیر مستقیم بر محل زندگی شما دارد. اینکه شما روزانه مسافت زیادی را تا محل کار خود طی کنید و با استفاده از چند وسیله نقلیه از قبیل مترو و تاکسی و در نهایت پیاده رَوی به محل کار خود برسید به هیچ عنوان توصیه نمی شود. همانطور که در امریکا فعالانِ عرصه بورس و سهام، اغلب در خیابان مشهورِ وال استریت زندگی می‌کنند.
بهتر است درمورد فرهنگ خودمان بگوییم: اینکه هر روز سه ساعت قبل از شروع ساعت کاری حرکت کنیم و تا سه ساعت بعد از پایانِ کار خودمان را به خانه برسانیم به هیچ عنوان تلاشگری و ممارست در کار به حساب نمی آید. با دیدگاه کوتاه مدت شاید بتوان ساعات زیادی از روز را در ترافیک جاده ها یا واگن های مترو سپری کرد، اما این خود جزئی از پیشرفت به حساب می آید که بتوانید مسیر طولانی خانه خودرا به محل کار نزدیک تر کنید، یا برعکس بتوانید در نزدیکی محل زندگی‌تان برای خود موقعیتی مناسب پیدا کنید.

در نهایت اینکه: شما باید در بدوِ شروع هر فعالیتِ شغلی ای، این هفت سوال را باید از خودتان بپرسید. هرچند در مراحل مختلف زندگی، ممکن است پاسخ‌های شما تغییر کند. شاید موقعیتی پیش بیاید که شما مایل به کسب درآمد بیشتر باشید، تغییر مناظر یا دیدگاهتان به زندگی طوری تغییر کند که بخواهید زمان بیشتری را در کنار عزیزان سپری کنید. در همه‌ی این موارد بازهم شما باید اولویت ها را بطور منطقی با سوالاتی که از خود می پرسید به بهترین جواب و نتیجه برسید.

فرزاد ارشادی/ تحلیلگر و جامعه شناس