گفتگو با مریم کاویانی پرستاری که بازیگر شد
مریم کاویانی بازیگری که دانشآموخته رشته پرستاری است از خاطرات جالب 3 سال پرستار بودنش می گوید.
از سریال «او یک فرشته بود» بگیرید تا «به دنیا بگویید بایستد»، «پنجمین خورشید»، «فاصلهها»، «مدینه»، «معراجیها»، «اسپاگتی در هشت دقیقه»، «هوو»، «اخراجیها»، «رسوایی» و ... نمونههایی از آثاری است که در کارنامه هنری مریم کاویانی به چشم میخورد. بازیگری که دانشآموخته رشته پرستاری است اما حرفه اصلیاش بازیگری است و اتفاقا اغلب نقشآفرینیهای او در مجموعههای تلویزیونی به نوعی مضمون خانواده و سبکزندگی را بهعنوان درون مایه اصلی دنبال می کردند. روزنامه خراسان، گپوگفتی با این بازیگر داشته تا درباره این شغل، خاطراتش از سه سال فعالیت به عنوان پرستار و سختیهای این حرفه بپرسیم.
*از بچگی دوست داشتید پرستار شوید یا به صورت اتفاقی وارد این رشته شدید؟
ورودم به این رشته، خیلی اتفاقی بود. من تصمیم داشتم تحصیلاتم را ادامه بدهم و زمانی که پرستاری شهر بابل قبول شدم، ترجیح دادم در همین رشته درس بخوانم.
*بعد از این که پرستار شدید، چرا آن را ادامه ندادید و به دنیای بازیگری پا گذاشتید؟
من تقریبا سه سال پرستار بودم و عاشق این کار بودم. در ضمن، من آن را کنار نگذاشتم و از پرستاری منصرف نشدم ولی آنقدر پیشنهاد از سینما و تلویزیون داشتم که تصمیم گرفتم وارد عرصه بازیگری بشوم. اوایل با این پیشنهادها، مدام مخالفت میکردم اما کمی بعد احساس کردم که شاید سرنوشت تصمیم دیگری برای من گرفته است.
اولین حضور مریم کاویانی جلوی دوربین
*ماجرای اولین باری که جلوی دوربین رفتید ، ظاهرا از پیش برنامهریزی شده نبوده. درست است؟
من در بیمارستان مهراد به عنوان پرستار مشغول به کار بودم. آقای نادر مقدس، به صورت اتفاقی من را در بیمارستان دید و از من دعوت کرد از پشت صحنه فیلم «رویای جوانی» که در دست ساخت داشت، دیدن کنم. در آن لحظه مخالفت کردم اما چند روز بعد به پیشنهاد یکی از همکارانم در بخش آزمایشگاه بیمارستان قرار شد به پشت صحنه این فیلم برویم. وقتی به آنجا رسیدیم، گفتند که به اتاق گریم بروم و خودم را برای ایفای نقش به عنوان یک پزشک، آماده کنم. من هم در عمل انجام شده قرار گرفتم و با یک برداشت، اجرا کردم و همین اتفاق باعث شد تا حد زیادی به ادامه این کار تشویق شوم. در این فیلم، عکس من روی پوستر هم رفت که طبیعتا انگیزه بیشتری برای ادامه فعالیت در من ایجاد کرد.
*اما دوباره به بیمارستان برگشتید و تصمیم گرفتید شغل پرستاری را ادامه بدهید. تصمیمی که عجیب به نظر میرسید؟
بعد از حضور در «رویای جوانی» پیشنهادهای زیادی برای بازی داشتم اما به سر کارم در بیمارستان برگشتم. من در بخش شیمیدرمانی کار میکردم و شبی یکی از بیمارانم که سه ماه تحت درمان بود، فوت کرد. این چهل و هفتمین مرگی بود که میدیدم. سخت تحت تاثیر قرار گرفته بودم. به بالکن بیمارستان رفتم و گریه کردم. همانجا از خدا خواستم که اگر صلاح میداند وارد حیطه بازیگری شوم نشانهای برایم قرار دهد. فردای آن شب برای فیلم «اسپاگتی در هشت دقیقه» دعوت به همکاری شدم و این بار چون دیگر طاقت دیدن رنج بیماران را نداشتم، تصمیم به همکاری با «رامبد جوان» گرفتم.
بازی در نقش پرستار
*در سریال روزگار غریب، نقش یک پرستار را بازی کردید. ایفای نقش یک پرستار برایتان راحت بود؟
خیلی ربطی ندارد که چون پرستار بودم باید در این نقش هم موفق میشدم یا بازی در آن برایم راحت میبود. وقتی واقعا پرستار هستید، خیلی فرق میکند با زمانی که نقش یک پرستار را بازی میکنید.
*حالا و بعد از این همه سال فعالیت در سینما و تلویزیون، پرستاری را بیشتر دوست دارید یا بازیگری؟
تابع شرایطی هستم که خداوند برای من در نظر میگیرد. پرستاری را دوست دارم چون اجر معنوی زیادی دارد. وقتی وارد دنیای بازیگری شدم، بازیگری را هم دوست داشتم اما همیشه دلتنگ دوران پرستاریام میشوم.
*مهمترین ویژگی شخصیتی یک پرستار چیست؟
پرستاری شغلی است که باید برای حضور موفق در آن، صبور باشید. داشتن احساس مسئولیت و وجدان بیدار نسبت به بیمارها، از ویژگی های شخصیتی پرستارهاست.
*قبول دارید که به پرستارها در کشور ما آنقدر که باید اهمیت داده شود، توجه نمیشود؟
متاسفانه بله. سختیهای این شغل بیشتر این است که شاهد درد و رنج مردم هستیم و بعضی هموطنانمان را میبینیم که نمیتوانند مراحل درمانشان را تمام کنند و جلوی چشم ما پرپر میشوند و بیماری بعضیها هم اصلا درمان ندارد. به هر حال، این کار خاطرات شیرین بسیاری هم دارد. همین که دعای خیر بسیاری پشت سر پرستارهایی است که برای بیماران تلاش میکنند، لذتبخش است و من توان توصیف آن را ندارم. دیدن مریضهایی که سلامتیشان را به دست میآورند، از حسهای خوبی است که از شیرینیهای پرستاری است.
*در اولین تجربه کاریتان که تنها سه روز طول کشیده، به اندازه یک ماه فعالیت در پرستاری، حقوق گرفتهاید. آن روز چه احساسی داشتید؟
در بیمارستان به عنوان یک پرستار، 147 ساعت با شیفتهای سنگین کار میکردم و برای یک ماه 141 هزار تومان حقوق می گرفتم اما اولین دریافتیام برای بازیگری که اجرایم سه شب طول کشید، 200 هزار تومان بود. البته اگر پرستار میماندم به طور قطع از لحاظ روحی و معنوی راضیتر بودم، اما بازیگر که شدم اوضاع مالیام بهتر شد.
*سوال آخر هم اینکه به افرادی که در آستانه انتخاب شغل یا تعیین رشته هستند، پرستاری را توصیه میکنید یا خیر؟
100 درصد توصیه میکنم. به نظر من، پرستاری رشته بسیار خوبی است. البته هر رشتهای سختیهای خودش را دارد و اینکه آدم رشتهای را انتخاب کند، در آن ادامه تحصیل بدهد و بداند برای مردم مفید خواهد بود و همه جای دنیا مورد احترام است، چرا نباید آن را انتخاب کند و به فعالیت در آن مشغول شود؟