گفتگو با علیرضا جلالی تبار در مورد ایفای نقش یوسف در سریال وارش
علیرضا جلالی تبار که نقش پسر یار محمد را در سریال یوسف دارد، بسیار انتخاب به جایی برای این نقش می باشد. تمام تمركز یوسف سلیم برای امرار معاش است؛ نگاه او به عشق و آرمانهاى اخلاقى مثل برادرش «جاوید» نیست.
علیرضا جلالی تبار که در سریال وارش نقش بزرگسالی یوسف را بازی کرده بازیگری در تئاتر را از اواسط دهه هفتاد آغاز کرده است. وی تاکنون در نمایشهایی همچون «منصور حلاج»، «شاعر»، «رستم از شاهنامه رفت» و «یادگاری» ایفای نقش کرده است؛ اما شهرت جلالیتبار بیش از هرچیز به سال ۱۳۸۷ یکی از اولین تجارب سینمایی او یعنی بازی در فیلم «وقتی همه خوابیم» به کارگردانی بهرام بیضایی باز میگردد؛ جایی که او ایفاگر نقش «مانی اورنگ» به عنوان شخصیت اصلی مرد فیلم بود.
جلالیتبار بعد از «وقتی همه خوابیم» در فیلمهایی مانند «سگهای پوشالی»، «حریر»، «خنده در باران» و «اولین امضا برای رعنا» نیز ایفای نقش کرد. سریالهایی همچون ترور خاموش، سارق روح، رخنه، راز پنهان از جمله مجموعههای تلویزیونی است که وی در آنها ایفای نقش کرده است. گفتوگوی آنا با او را بخوانید:
*معیار شما از پذیرفتن نقش در کارهای تلویزیونی چیست؟
معیارهاى پذیرش نقش براى هر بازیگر یک امر شخصى و متفاوت از نقشهای دیگر است. شاید توان انتخاب بازیگر و نقشهایى كه به او پیشنهاد مىشود را معیارهای ایدهآل دانست. بخشى از این روند هم به قدرت تخیل كارگردان، تهیه كننده و یا دستیارانى است كه یک بازیگرى را براى یک نقش پیشنهاد مىدهند. بهعنوان بازیگر همیشه تلاش كردهام كه از تكرار پرهیز كنم و نقشهایى را انتخاب كنم كه بتوانم از وراى بازى آن تجربهاى براى خودم و تماشاگر رقم بزنم.
بیشتر بخوانید: بازیگر نقش بزرگسالی شاپور کیست؟
*بعد از بازی در فیلم «وقتی همه خوابیم» شاید خیلیها انتظار حضور پررنگتر شما را در سینما و تلویزیون داشتند؛ اما این اتفاق نیفتاد. ارزیابی خودتان از این موضوع چیست؟
«وقتى همه خوابیم» فیلمى بود که به شرایطى كه به اشتباه به اسم تزریق سرمایه و پول به سینما، هنر و فرهنگ تحمیل مىشود انتقاد داشت. به نظر من، براى پذیرش و درک همه جانبه یک اثر فرهنگى زمان لازم است. این فاصله زمانی براى من بهعنوان یک عضو كوچک، وقفهاى بود كه سعى كردم خودم را با آن تطابق بدهم. انتخابهایى از سر حوصله و گاهى سوءتفاهم هایى كه وجود داشت و هنوز هم وجود دارد. همیشه این خطر که بازیگر به تریبون تبدیل شود یا خودش را با نقشهاى مشابه تكرار كند مرا نگران میکند. در این ۱۰ سال ترجیح دادم بازیگر بمانم و این فرصت را به مخاطبان بدهم تا فیلم را در گذر زمان هضم كنند.
*از چگونگی پیوستن خود به گروه سازنده سریال وارش بگویید؟
با آقای احمد كاورى از طریق فیلمها و نوشتههایش آشنا بودم. فیلم «نفوذى»را دیده بودم و نگاهش را مىشناختم. افتخار این همكارى با آقای تخشید و كاورى از طریق آقاى دارابى نصیب من شد. ایشان با سِمت مجرى طرح با من تماس گرفتند و به توافق رسیدیم و با توجه به فشار كمبود زمانى كه داشتند در كوتاه زمانى جلوى دوربین قرار گرفتم.
تصویربردارى خوب، ریتم سریع و غنى بودن داستان نسبت به تعداد قسمتهاى مجموعه از نقاط قوت كار آقاى كاورى است.
بیوگرافی حدیثه تهرانی دختر پولداری که نقاشی یوسف را می کشید : بخوانید
*شما نسبت به سایر بازیگران غیرشمالی این مجموعه، برای ایفای نقش یوسف سلیم لهجه غلیظ تری داشتید. این برای شما چالش نبود یا این که با توجه به تجارب تئاتری توانستهاید به کیفیت مدنظر خود و کارگردان برسید؟
من بازیگرم و نقش را از دید مخاطب مىخوانم. در فیلم «پل» نقش یک كشتیگیر كرمانشاهى را ایفا كردم. در فیلم «كشتى ارواح» دو نقش داشتم و در صحنههایى باید عربى صحبت مىكردم؛ در فیلم «به وقت رهایى» در نقش حكیم هیدجى باید با گفتار آذرى خودم را وفق مىدادم.در بحث لهجه، متن و مردم و از همه مهمتر گروهی که با آن کار میکنم، معلم من هستند.
شاید سختترین زبان و گویشى كه با آن برخورد داشتهام «کردی» است كه شباهتهایى با گویش گیلكى دارد. البته در غرب گیلان با گویش طالشى و دیلمانى هم برخورد كردهام. به هرحال، زبان لایه مهمى در باور پذیرى و اجراست كه در هر نقشی چه با لهجه و چه بدون لهجه باید مدنظر بازیگر باشد. مثلاً نقش وحید در سریال «رخنه» یا هاشم در «مجرم» هر دو فارسى تهرانى را به شیوه خودشان حرف مىزنند كه دریافت من از نقش بود.
در مورد تجارب تئاترى باید بگویم كه به عنوان یك بازیگر تلاشم این است كه در سینما و تلویزیون درست بازى كنم چرا که این رسانهها با هم متفاوت هستند.
* شخصیت یوسف سلیم برای شما چگونه تعریف شد؟
قضاوت در مورد تأثیر یک نقش نیازمند زمان است. از طرف دیگر یوسف در ادامه داستان سریال وارش تأثیرگذار است. بار تنهایى و فقدان پدر برای یوسف سلیم با فراق «وارش» و زندانى شدنش دوچندان میشود. تمام تمركز یوسف سلیم برای امرار معاش است؛ نگاه او به عشق و آرمانهاى اخلاقى مثل برادرش «جاوید» نیست. او میخواهد با تکیه بر تواناییهای کاری و جربزه خود، بر تنهایى خودش غلبه كند.
*فارغ از بازی در این سریال، ویژگی برجسته فرمی و محتوایی وارش که میتواند مخاطب را جذب کند چیست؟
تصویربردارى خوب، ریتم سریع و غنى بودن داستان نسبت به تعداد قسمتهاى مجموعه از نقاط قوت كار آقاى كاورى است.
*یوسف در ادامه داستان سریال وارش تأثیرگذار است.
این اثر با دلار هجده هزار تومانی تولید شد. یعنى ریال مىپرداختیم و جنس را به دلار مىخریدیم. اما اگر مجال و امکانات بیشتری داشتیم، مىتوانستیم با همین تیم بین هر قسمت بیست قسمت دیگر با کیفیت بالا تولید کنیم و داستان هم افت نکند. بخشهای مربوط به منطقه سیستان یا بخشهاى تهران و شهرك دفاع مقدس جاى كار زیادى براى تیم ما داشت. با توجه به ویژگیهای کار نمىشد در بخش خصوصی این اثر را با این کیفیت تولید كرد. تمام اینها چیزى از زحمت همكارانِ بازیگر و تیم فنى سریال وارش كم نمىكند.
*فرض کنید در آستانه آغاز پخش سریال وارش هستیم. اگر بخواهید این مجموعه را به اطرافیان یا دوستانتان معرفی کنید و به عبارت بهتر آنها را ترغیب کنید که سریال را ببینند چه میگویید؟
ببینید، مخاطب توصیهبردار نیست؛ بیننده بىواسطه با اتفاق درگیر مىشود و هیچ توصیهاى بهتر از خود اثر نیست.
* برای کارهای آینده خودتان چه برنامهای دارید؟ بازی در تلویزیون، تئاتر یا سینما؟
مدتهاست به شکلی كاملاً ناخواسته از سینما دورم. مشتاق هستم که اگر مجالی فراهم شود در تئاتر هم تجربیات خوبى داشته باشم.
دوات آنلاین