صحبت های جالب بهاره رهنما در دورهمی

اولین سوال مهران مدیری از بهاره رهنما این بود که چرا آنقدر شلوغ هستی؟ و رهنما در پاسخ به این سوال مدیری گفت:انرژی زیادی دارم، به هرحال خداوند هرکدام از بنده هایش را با کیفیت انرژی متفاوتی خلق کرده. من هم کمی پر انرژی تر هستم. حتی گاهی نمی دانم چطور این انرژی را تخلیه کنم اما انرژی ام را بیهوده صرف نمی کنم؛ بلکه برایش برنامه ریزی دارم. اما در کل خوشحالی مردم این انرژی را مضاعف و من را خوشحال تر می کند.

مدیری از رهنما پرسید که چرا همه جا حضور داری همه را دیوانه کردی؟ او در جواب مدیری بیان کرد:چقدر خوشحالم از اینکه کسی مثل شما را دیوانه کردم اما دور از شوخی، کار اصلی من بازیگری و نویسندگی است. نوشتن در فضای مجازی و وبلاگ نویسی هم انجام می دهم؛ چراکه این کارها هم دور از نویسندگی نیست. همچنین جهان به سمت چند وجهی بودن در حال حرکت است و همه بازیگران دنیا هم در کار تبلیغات و خیریه فعالیت بسیاری می کنند. من هم به عنوان بازیگر این کارها را انجام می دهم.

رهنما تصریح کرد :وقتی حالم خوب نباشد در فضای مجازی نمی روم اما وقتی خوب هستم، به سراغ فضای مجازی می روم.

مدیری درباره یک دوره افسردگی او پرسید.

وی اظهار داشت:زمانی که در «خدای کشتار» بازی می کردم، مدتی افسردگی گرفتم و همه وقت گریه می کردم زیرا درگیر فکر و خیال گذشته بودم.

رهنما افزود:اکنون تدریس می کنم و با شاگردانم در حال تمرین هستیم که در حال زندگی کنیم و درگیر گذشته و نگران آینده نباشیم.

مدیری به رهنما گفت:چرا خودت را با وودی آلن مقایسه کردی؟ او عنوان کرد:وودی آلن می گوید وقتی تئاتر کار می کنم، داستان می نویسم. من هم همینطور. وقتی تئاتر کار می کنم قلمم برای نوشتن می جوشد اما وقتی کار تصویر میکنم، از این فضای نوشتن دور می شوم.

وی در پاسخ به اینکه نویسندگی بهتر است یا بازیگری گفت:نویسندگی با بازیگری متفاوت است. حتی کسانی که کتاب من را خوانده اند، باور نمی کنند که من به عنوان بازیگر چنین قلمی داشته باشم البته من در نویسندگی تازه کارم.

رهنما درباره اینکه حد وسط ندارد؛ یعنی مردم یا دوستش دارند یا نه، گفت:به نظرم همه آدم های جذاب دنیا این خاصیت را دارند. می خواهید خودم را با هیچکاک مقایسه کنم؛ چون او هم حد وسط نداشت.

وی با اشاره به اینکه پر تلاش است، تصریح کرد:سعی می کنم در کارم مسئولیت پذیر باشم اما نمی دانم چرا نسل کنونی آنقدر بی مسئولیت است. البته این امر به فراخور مسائل اجتماعی شکل می گیرد.

رهنما در پاسخ به اینکه در طول زندگی نقاب دارد یا نه، بیان کرد:همه ی آدمها در طول روز مجبور هستند نقاب داشته باشند.

وی ادامه داد:مهربان و آرام هستم اما اگر کسی سر به سرم بگذارد، به قول معروف دیگر سیم اراک وصل می شود.

رهنما سخت ترین لحظه زندگی اش را فوت یکی از دوستانش خواند و شادترین لحظه زندگی اش را تولد پریا دخترش عنوان کرد.

وی با اشاره به ترس از فضای بسته خاطره ای از تونل توحید گفت:از آنجا که من از فضای بسته می ترسم، یک بار مسیرم به تونل توحید خورد و از ابتدا تا انتهای تونل از ترس ذکر و صلوات می فرستادم.