معرفی و نقد فیلم مغز استخوان
فیلم مغز استخوان دومین فیلم سینمایی حمیدرضا قربانی در مقام کارگردان است که فیلمنامهٔ آن با موضوعی اجتماعی، توسط علی زرنگار به نگارش درآمده و در جشنواره فیلم فجر اکران شد.
مغز استخوان فیلمی به کارگردانی حمدرضا قربانی و به نویسندگی علی زرنگار و تهیهکنندگی حسین پورمحمدی محصول سال ۱۳۹۸ است.اکران فیلم «مغز استخوان» نخستین سانس روز پنجم جشنواره فجر را تشکیل میداد. طبق گفته منتقدان «مغز استخوان» روایت زنی است که میخواهد برای نجات فرزندش، بچهای نامشروع را به دنیا بیاورد که از بند ناف او به بچه مریضش پیوند مغز استخوان بزند.
بازیگران فیلم :
از بازیگران این فیلم می توان به پریناز ایزدیار،بابک حمیدیان، جواد عزتی، بهروز شعیبی، احمد ساعتچیان و هایده صفی یاری اشاره کرد.
خلاصه داستان :
فیلم با شروعی جالب استارت میخورد: ماشینی از پایین کوه در هوای گرگ و میش به بالا میآید و دوربین به آرامی در یک لانگتیک بلند، به چپ پن کرده و کات نمیزند تا دو نفر از ماشین پیاده شده که یکی از آنها جواد عزتی است.
بهار با بازی پریناز ایزدیار پسرش (پیام بُداغی) دچار سرطان شده و دکترها همه راهها رو رفتن و هیچ راهی برای درمان این بچه غیر از استفاده از بانک خون بند ناف باقی نمونده و این در حالیه که بهار از همسرش جدا شده و با همسر فعلیش حسین بُداغی با بازی بابک حمیدیان زندگی میکنه از طرفی پدر پیام با بازی جوادعزتی به جرم قتل و تجاوز تا یکماه دیگه اعدام میشه بهار نهایتا برای بدنیا آوردن بچه جدید مجبور میشه علیرغم میل قلبی خودش و همسرش از همسرش جدابشه تا بتونه با پدر پیام ازدواج کنه و...
بیشتر بخوانید: شانس پریناز ایزدیار در جشنواره
چند نقد بر فیلم مغز استخوان:
چند تا از منتقدان کشورمان این فیلم را نقد کرده اند از جمله رضا درستکار،امیر رضا مافی،سهیل کریمی و تقی فهیم.
رضا درستکار: ایمان در مسلخ، فیلم در برزخ! گرفتاری آنجاست که بهزور (و گرای انتقادکنندگان سینمایی) تصمیم گرفتهایم حتما قصه بگوییم، قصهای مهیب هم بگوئیم! اینکه این قصه چه گرهای از کار جهان فرو بسته ما میگشاید، بماند! در حالی که قبلتر باید اساساً میدانستیم که برای چه و برای که داریم فیلم میسازیم!؟
-امیر رضا مافی: مغز استخوان حمیدرضا قربانی تصویر یک بزنگاه اخلاقی است و میخواهد میان عشق مادر-فرزندی، عشق همسری و شرع تقابل ایجاد کند. هر کس موضعی میگیرد، اما فرض کنید پدری تنها شاهد قتل کردن پسرش باشد، اگر بگوید فرزندم میمیرد، پس خونی پایمال میشود، تکلیف چیست؟ به نظرم فیلم موضع اخلاقی خود را نمیتواند روشن کند و به همین دلیل لنگ میزند گرچه کارگردان ادعای دیگری دارد.
-سهیل کریمی: یک قصه کاملا ساده و دم دستی که به ضرب و زور دیالوگ کش میآید. یک جورهایی ادای دین خاص کارگردان و نویسنده به مبتلایان بیماریهای خاص
معرفی کامل و چند نقد مثبت و منفی بر فیلم دوزیست
-تقی فهیم: استخوانی بی مغز !مغز استخوان هم از آن فیلم های تلف شده است . همه اثر مبتنی بر شگفت زدگی در موضوع است . فقط می خواهد با یک موضوع تازه گفته نشده، تماشاگر را مبهوت کند که البته میکند چون تا کنون به این قضیه پرداخته نشده است .حمید رضا قربانی نمیداند وقتی موضوع بکر فضیلت محسوب میشود که در محیط درام بسط پیدا کند. اما ضربه اساسی را پایان بندی به فیلم وارد میکند. فیلمساز طرحی درانداخته که نمیتواند جمعش کند، بنابراین وا میگذارد بر عهده تماشاگر . پایان باز برای خودش تعریف دارد، اینکه هر جا فیلم قابل جمع نیست، ولش کند به امان خدا که نشد پایان باز .
-نقدی که پزمان خلیل زاده در فیلم گردی می نویسد در کلام آخر اینست :کلام آخر برای «مغز استخوان» این است که سینما و پردهی عریض بدجور نابلدی پشت دوربین را لو میدهد. واقعاً پیشنهادم برای این مدل دوستان فیلمساز این است که چرا وقت خود را در سینما تلف میکنید؟!! اصلاً گیریم شانس بیاورید فیلمتان بر موج احساساتگرایی مردم سوار شود و در همان یکی دو هفتهی اکران سر زبانها باشد اما فقط کافی است یک صفحه از تقویم سالانه ورق بخورد تا ببینید فیلمتان در زبالهدان تاریخ سینماست، درست مانند کرور کرور فیلم قلابی و ادایی و نافهم دیگر.