فرزاد ارشادی - بخارمگ
بلایی که حسادت بر سرِ عزتنفس شما میآورد
به گفته ویل دورانت، مورخ، نویسنده و جامعهپژوه معاصر، بد گویی از دیگران، روشی ناعادلانه و بی انصافانه برای ستایش خودمان است.
ما باید در نظر داشته باشیم که بسیاری از حرکات انزجاری یا بی تفاوتی های منظوردار به اطرافیانمان، بیلبورد بزرگی از ضعفِ ما هستند
مثالی درباره یک بچه ماهی، که درباره اش از مادر خود سوال میکند که آب چیست؟
و مادر پاسخ می دهد که: «آب همان چیزی است که تو در آن شنا میکنی. آب همان چیزی است که تو بیشتر از آن ساخته شدهای. همه جا در اطراف تو است»
ماهی در جواب گفت: اما من نمی توانم آن را ببینیم!
با ارزش ترین چیزهای زندگی مانند آب است - آنها ما را احاطه کرده اند، اما ما آنها را نمی بینیم. در این لحظه است که حسادت به زندگی شما وارد میشود. وقتی که از خودتان غافل اید.
چگونه حسادت به شما آسیب میرساند
حسادت احساسی منفی در شماست که باعث ایجاد حس بدبختی و فرومایگی در شما شده و روابطتان را نابود میکند.
وقتی که آروز میکنید تا دفتر کار دوستتان مال شما بود یا هنگامی که از تعریف های رییستان از یک همکار، برای شما غیرقابل تحمل میشود، شما حسادت کرده اید. حسادت کینه نسبت به دیگران به دلیل دارایی یا موفقیت آنها است. شما فقط وقتی غبطه می خورید ایده آل میشوید. زمانی که شما فقط آنچه آنها دارند را نمیخواهید، بلکه شما یک مجموعه توانایی هایی که آنها دارند را نیز میخواهید. این متفاوت است با حسادت.
همانطور که رالف هوپکا میگوید؛ حسادت احساسی پیش بینی کننده است. "حسادت باعث می شود که اقدامات احتیاطی انجام دهیم. در صورت عدم موفقیت، وضعیت خشم، افسردگی و ناامیدی برانگیخته میشود. " استاد روانشناسی در دانشگاه ایالتی کالیفرنیا اضافه کرد.
حسادت غریزه طبیعی است. با این حال، میتوانید نحوه واکنش خود را مدیریت کنید. وگرنه می تواند کشنده باشد. عدم امنیت، شرمساری یا نیاز به داشتن ما را پنهان می کنند - آنها منتقد درونی ما را تغذیه می کنند و باعث می شوند احساس بی ارزشی کنیم.
حسادت واکنشی به کمبود چیزی است. حسادت واکنشی در برابر تهدید به از دست دادن چیزی یا کسی است.
یک علامتِ اجدادی و دردناک
اجداد قبیله ای ما از ترس تحریک حسادت خدایان با غرور یا خوش شانسی خود زندگی می کردند. حسادت هرا به افرودیت جنگ تروا را در افسانه های یونان به راه انداخت. یا داستان هابیل و قابیل در روایات ادیان.
حسادت هنوز هم علت بیشتر درگیریهای زمان حاضر در دنیای حرفه ای و شخصی است. حسادت منجر به تخریب خود شده و به نفرت و تعرض به دیگران تبدیل می شود.
ما حس عدالت کاذبی داریم - سیستم ما بر برابری همه تأکید دارد. این یک پارادوکس کنجکاو است: این حس که ما سزاوار سهم عادلانه خود هستیم ، ریشه حسادت است.
این در حالی است که زندگی عادلانه نیست. همیشه افرادی با استعداد، سلامت، دارا یا مشهور بیشتری از خود شما وجود خواهند داشت. استحقاق به تنهایی کافی نیست. فکر اینکه شما لیاقت بیشتری دارید باعث میشود تا به جای تلاش، روی نتیجه تمرکز کنید.
حسادت از چشم انداز شکست سرچشمه می گیرد. برای جلوگیری از بروز این ویرووس سرطان زا در وجود خود، باید کاملا درک کنیم که این احساسات از کجا ناشی می شوند. و دیگر خود را به عنوان یک شکست خورده مشاهده نکنید.
سمی بودنِ مقایسه
بودیسم به ما می آموزد که هر آنچه باعث رنج ما میشود ریشه در سه سَم دارد: جهل، نفرت و حرص و طمع.
جهل و نادانی مادرِ همه سموم است. این باور که همه چیز ثابت و دائمی است. وقتی میبینیم کسی بهتر از ما عمل می کند، به جای اینکه بر روی چگونگی پیشرفت خود تمرکز کنیم، وضعیت فعلی را بزرگنمایی می کنیم.
به همین دلیل مقایسه ها فریب دهنده است: همیشه افرادی بهتر و بدتر از ما هستند. وقتی مقایسه میکنیم، شرایط را ایستا میبینیم. ما به بیرون (آنچه دیگران دارند) نگاه میکنیم تا به درون (آنچه می توانیم تغییر دهیم)
ما سم خود را تولید میکنیم و سپس آن را مینوشیم
نادانی چسبیدن به افراد، اشیا یا احساسات است. ما نمی خواهیم همه چیز تغییر کند. این تمایل به محافظت از وضعیت ایده آل ما است. پادزهر جهل خِرد است - خودآگاهی می تواند ما را از احساسات مسموم خلاص کند.
نفرت از جهل ناشی میشود. ما معتقدیم که جهان به دور ما میچرخد. ما میخواهیم به جای اینکه ارتباط خود را با همه چیز و دیگران ببینیم، از جهان جدا باشیم. جامعه ما یک سیستم است - وقتی از آن جدا شویم، همه را به عنوان یک رقیب یا دشمن میبینیم. حسادت فقط یک مکانیسم دفاعی است.
برتراند راسل میگوید: «گدایان به میلیونرها حسادت نمیکنند، آنها به گدایانِ دیگری که موفقیت بیشتری دارند، حسادت میکنند.»
رسانه های اجتماعی نه تنها «گدایانی» را که خودرا با آنها مقایسه میکنید را گسترش داده اند، بلکه یک جامعهی بی عیب و نقص را برای تشویق به حسادت و مقایسه های بی نتیجه ایجاد کرده اند.
پادزهر حسادت
اگر جهل مادر همه سمها باشد، پس حکمت و دانایی پادزهر است. خِرد به جای تبعیض. شنوا بودن به جای مقاومت کردن و آمادگی برای تغییر در باورها، پادزهرِ حسادت است.
خرد این است که مستقیماً خودتان را ببینید و درک کنید - به جای اینکه ذهنی بسته باشید. پذیرش یک ذهنیت تردیدآمیز به شما کمک میکند زندگی را به وضوح ببینید. مسیر رسیدن به خرد به اعتماد به نفس، شجاعت، سازگاری و صبر، نیاز به کشیدن سختی دارد.
عدم وابستگی به معنای بیتوجهی نیست. به این معنی است که تشخیص دهید در مرحله اول هرگز چیزی برای وابستگی وجود ندارد. شما دیگر به آنچه دیگران دارند نگاه نمیکنید. شما خود را از داشتن یا تملک آزاد میکنید.
بیشتر از اینکه حسادت کنید، الگوبرداری کنید
نگاه به دیگران برای الهام گرفتن بد نیست. این بدان معنا نیست که شما باید مسیر آنها را دنبال کنید یا اهداف مشابهی را دنبال کنید.
عکس العمل با الگوبرداری به جای حسادت این است که برای یادگیری از دیگران آماده شوید.
هر زندگی منحصر به فرد است. کسانی که خود را با کارآفرینان مشهور مقایسه می کنند هیچ کاری انجام نمیدهند. حرکتی نمیکنند اما مقصد خود را انتخاب میکنند. میانبر و کپیبرداری خسته کننده است. بهتر است اصل باشید.
درد را از نزدیک احساس کنید
حسادت فقط برای خودتان کشنده نیست. آنها همچنین می توانند به اطرافیان شما آسیب برسانند. بعضی اوقات برای درک این موضوع باید کمی از سم خودتان را مصرف کنید.
بگذارید دیگران پادزهر شما شوند.
اگر فردی حسود هستید، از شریک زندگی خود بخواهید که نقشِ شخصیت حسادت خود را یکی دو هفته بیش از حد بازی کند. احساس درد از نزدیک به شما کمک می کند تا عوارض جانبی رفتارهای خود را درک کنید.
اگر از حسادت رنج میبرید، با افرادی که به طور چشمگیری کمتر یا بیشتر از شما هستند ارتباط برقرار کنید. یک شب داوطلب شوید و در مهمانی یک میلیونر خدمت کنید. هر دو تجربه را با هم مقایسه کنید تا ببینید هنگام افراط و تفریط چه چیزی در مورد شما می گوید.
با ارزش ترین چیزهای زندگی مانند آب هستند، آنها در اطراف شما هستند و منتظرند. شما توجه کنید و از داشته های خود قدردانی کنید.
انتهای پیام/