لیست بهترین فیلمهای ژانر کمدی سیاه که باید تماشا کنید
در میان تمام ژانرهایی که در سینما وجود دارد، ژانر کمدی سیاه در بسیاری از موارد میتواند تاثیرگذارتر و آموزندهتر باشد. در این مقاله میخواهیم فیلمهای برتر ژانر کمدی سیاه را بررسی کنیم که شاید چنانکه باید و شاید موردتوجه سینما دوستان قرار نگرفته است. در بررسی و نقد این فیلمها باید به تاریخ ساخت آنها توجه کنید.
لیست بهترین فیلمهای ژانر کمدی سیاه که باید تماشا کنید
در میان تمام ژانرهایی که در سینما وجود دارد، ژانر کمدی سیاه در بسیاری از موارد میتواند تاثیرگذارتر و آموزندهتر باشد. در این مقاله میخواهیم فیلمهای برتر ژانر کمدی سیاه را بررسی کنیم که شاید چنانکه باید و شاید موردتوجه سینما دوستان قرار نگرفته است. در بررسی و نقد این فیلمها باید به تاریخ ساخت آنها توجه کنید. با پروشات همراه باشید.
۱. انگل – ۲۰۱۹ – Parasite
اختلاف طبقاتی یکی از معضلات جوامع مختلف است که همیشه موردتوجه فیلمسازان نیز قرار گرفته است. فیلم “انگل” به زیبایی و با ایجاد فضایی طنزآمیز و در عین حال تلخ، این موضوع را به تصویر کشیده است. داستان فیلم درباره خانواده فقیر و بیکاری است که پسرشان به طور اتفاقی معلم خصوصی دختر یک خانواده بسیار ثروتمند می شود. او که در فکر نجات خانواده اش از بیکاری است، به تدریج و با تهمت و دروغ همه اعضای خانواده اش را برای انجام کارهای مختلف این خانواده پولدار، به خانه آنها می آورد. اما داستان فیلم ناگهان شکل دیگری پیدا کرده و به طرز غیر قابل پیش بینی مخاطب را شوکه می کند. این فیلم جایزه نخل طلای جشنواره کن را در سال ۲۰۱۹ کسب کرد.
۲. سانتای بد – Bad Santa – ۲۰۰۳
این فیلم به کارگردانیتری زوئیگاف، بیلی باب را نشان میدهد که بهعنوان یک شغل موقت در یک پاساژ کار میکند تا بتواند از آن دزدی کند. با حمله گروهی از بچهها به پاساژ اتفاقاتی رخ میدهد که مراسم همیشگی کریسمس کمی تغییر میکند.
۳. موسیو وردو – Monsieur Verdoux – ۱۹۴۷
این فیلم به کارگردانی چارلی چاپلین بسیار سروصدا به پا کرد و باعث تبعید چاپلین به اروپا شد. در این سالها به خاطر شایعات زندگی خصوصی او و عقاید کمونیستیاش، سالهای سختی برای او بود. تنهایی و طردشدگی چاپلین باعث شد این فیلم سیاه را بسازد که یک مرد برای حمایت از زندگی و خانواده خودش زنان ثروتمند را به قتل میرساند. چاپلین در این فیلم جامعه را نقد کرده بود و نشان میداد که شخصیت اصلیاش برای فرار از واقعیات تلخ جامعه به این کار روی آورده است. اما فیلم او نه در گیشه موفق بود و نه برای منتقدین.
۴. در بروژ – ۲۰۰۸ – In Bruges
در این فیلم، کالین فارل و برندان گلیسون در نقش دو قاتل مخفی بازی میکنند و رالف فاینس رئیس آنهاست. اتفاقات فیلم در شهر بروژ در کشور بلژیک رخ میدهد. “در بروژ” فیلمی است که در آن با داستانی روبرو میشویم که در زیر تمام شوخیهایش، داستان تراژیکی دربارهی احساس گناه، دوستی، مرام شخصی، ماهیت اخلاق، پیچیدگی قضاوت دیگران و کندو کاو در طبیعت انسان در غیرمنتظرهترین مکانها است.
۵. کودک غمگین – The Heartbreak Kid – ۱۹۷۲
یک پسر یهودی (Charles Grodin) باعجله با یک زن جوان (Jeannie Berlin) ازدواج کرده و زمانی که در ماهعسل عاشق یک زن بلوند میشود تصمیم میگیرد به ازدواجش خاتمه دهد. اجراهای این فیلم بسیار عالی بود و برلین را نامزد جایزه اسکار نمود. بهعبارتدیگر، این فیلم میتوانست به یک فاجعه تبدیل شود اما کارگردانی الین می (Elaine May) و فیلمنامه نیل سیمون، باعث تولید یک فیلم جالب، واقعی و موفق شد. بهترین صحنه فیلم صحنه ایست که گرودین در فرودگاه تازهعروسش را از زندگی خود بیرون میکند.
۶. ویندیل و من – Withnail and I – ۱۹۸۷
یک فیلم بریتانیایی زیبا که بسیاری از بینندگان را تحت تأثیر قرار داد و دیالوگ آن موردتوجه قرار گرفت. در این فیلم از بروس رابینسون، ریچارد گرانت و پائول مک گان نقشآفرینی میکنند. آنها دو دوست هستند که کل زندگیشان در مشروبات الکی و قرص و دارو خلاصهشده است. این فیلم پایانی بر فیلمهای نامنسجم دهه شصت میباشد.
۷. هارولد و ماد – Harold and Maude – ۱۹۷۱
این فیلم از هال اشبی (Hal Ashby) در آغاز چندان موردتوجه منتقدان قرار نگرفت و بهتدریج وضعیت بهتری پیدا کرد. این فیلم داستان عاشقانه میان هارولد (Bud Cort)، یک پسر ۲۰ ساله که دائماً به مرگ فکر میکند و یک زن ۷۹ ساله (Ruth Gordon) بازمانده هولوکاست را نشان میدهد. منتقدان علاقه هارولد به مرگ یا رابطه نامتعارف میان آن دو را درک نمیکردند اما بااینحال میتوان این فیلم را یک فیلم موفق و خوشساخت، محسوب کرد.
۸. هفت روانی – ۲۰۱۲ – Seven Psychopaths
داستان این فیلم درباره نویسندهای به نام “مارتی” است که در حال نوشتن فیلم نامهای جنایی است و در پیش بردن داستان خود به مشکل برخورده است. دوست او “بیلی” که از راه دزدین سگهای افراد ثروتمند و باج گرفتن از آنها زندگی میکند، سگ یکی از قاتلین مشهور شهر را میدزدد و باعث میشود که دار و دسته قاتلها در جستجوی سگ، قصد جان آنها بکنند. در این میان “بیلی” سعی دارد با تعریف کردن داستانهایی راجع به قاتلهایی روانی، به “مارتی” در نوشتن فیلم نامهاش کمک کند اما پس از مدتی “مارتی” متوجه شباهت آن قاتلهای روانی با دوست خود میشود.
۹. قاتلین پیرزن – The Ladykillers – ۱۹۵۵
الکساندر مکندریک، کارگردان این فیلم، که این فیلم آخرین کارش بود، این فیلم را یک فیلم کمدی دانست که شرایط سالهای پس از جنگ انگلستان و از بین رفتن ارزشهای گذشته را موردانتقاد قرار میدهد. یک دسته دزد اتاق خانه یک پیرزن مهربان (Katie Johnson) را اجاره کرده و زمانی که مشغول جرائم خود هستند خود را یک گروه موسیقی قلمداد میکنند اما زمانی که پیرزن میخواهد آنها را به پلیس لو دهند، تصمیم میگیرند او را به قتل برسانند. الک گوئینس، پتر سلرز، سیسیل پارکر، هربرت لوم و دنی گرین، نقش این دارو دسته دزد را ایفا میکنند که در زمان تصمیمگیری برای اینکه چه کسی پیرزن را به قتل برساند مشاجره میکنند. موضوع این فیلم در یک رؤیا به ذهن فیلمنامهنویس آن یعنی ویلیام رز رسید.
۱۰. فارگو – Fargo – ۱۹۹۶
یکی از بهترین فیلمهای دهه ۹۰ که جایزه بهترین فیلمنامه را برای برادران کوئن به ارمغان آورد. فرانسس مک دورماند (Frances McDormand) برای نقشآفرینی بهعنوان یک زن حامله و مأمور پلیس مینه سوتا که برخلاف ظاهر دوستانهاش بسیار تندوتیز است، جایزه بهترین بازیگر زن را دریافت نمود. این فیلم که حول محور یک دزدی است پر از صحنههای خشن و شوخیهای سیاه است.
۱۱. مش – MASH – ۱۹۷۰
این فیلم بهعنوان یکی از فیلمهای ضد جنگ سینما در نظر گرفته میشود. رابرت آلتمن (Robert Altman) کارگردان این فیلم، فیلم را در اوج جنگ ویتنام و درباره جنگ کره ساخته و مقایسه این دو کاملاً حس میشود. صحنههای جنگ و خرابی، ارتش، پرستاری که از رنجهای اطرافش ایمن است، عمو سام و دیگر شخصیتهای فیلم، همه و همه نشانگر طعنه زدن این فیلم به جنگ هستند. صحنههای شوخی و خنده در تئاتر یا زمانی که جراحان خونی شدهاند، مکانیزم دفاعی انسان در برابر ناراحتی را نشان میدهند. زمانی که انسان تلاش میکند در یک دنیای وارونه عاقلانه زندگی کند. بهعبارتدیگر، میخندیم که مبادا گریه کنیم.
۱۲. در چرخه – ۲۰۰۹ – In the Loop
فیلم “در چرخه” طنز تلخی از روابط سیاسی بین قدرتمندان سیاسی جهان یعنی آمریکا و انگلیس است. قوانین بی منطق و بی روحی که مردم جهان را بازیچه خود کرده و جان ها و سرمایه ها را بیهوده تباه می کند.
دوربین در این فیلم از تکنیک پرنده روی دیوار (Fly on the wall) استفاده می کند که در آن دوربین تلاش می کند حالت مستند به داستان بدهد و بدون ایجاد اختلال در روند داستان، روایتی از نزدیک داشته باشد. در این تکنیک دوربین به صورت اغراق آمیزی روی سوژهها زوم میکند یا از آنها دور میشود و لرزشهایی دارد که گویا دوربین روی دست است. شاید یکی از دلایل گزینش چنین تکنیکی نمایش واقعیت نهان در پشت طنزهای فیلم باشد.
۱۳. قلبهای مهربان و نیم تاجها – Kind Hearts and Coronets – ۱۹۴۹
الک گینس در این فیلم هشت نقش را به عهده دارد و در تمام آنها موفق است. دنیس پرایس هم یک قاتل زنجیرهای است که پس از قتلهای مختلف به قلمرو دوک میرسد. رابرت هامر (Robert Hamer) کارگردان این فیلم شکاف طبقاتی و نظام اشرافیت و فقرا را به نمایش میگذارد: “نمایش واقعیت در لفافه قتل و خونریزی”. این فیلم یکی از بهترین فیلمهای ساخته شده است که اجرای زیبای پرایس بر آن میافزاید.
۱۴. دکتر استرنجلاو یا: چگونه یادگرفتم دست از هراس بردارم و به بمب عشق بورزم – Dr Strangelove or: How I Learned to Stop Worrying and Love the Bomb – ۱۹۶۴
یک ژنرال روانپریش آمریکایی در اقدامی خودسرانه، تهاجمی هستهای علیه شوروی به راه میاندازد و رئیسجمهور آمریکا به دنبال راهی برای توقف این حملات است. زمانی که مردم کوبا هنوز در اوج فعالیتهای خود بودند، احتمالاً تنها کوبریک میتوانست درباره یک حمله هستهای به شوروی فیلم بسازد. فیلمنامه موفق این فیلم توسط کوبریک و تری سوترن نوشته شده و بازیگرانی چون پتر سلرز (Peter Sellers) با ایفای سه نقش، در آن شرکت داشتند. باید این فیلم را بارها و بارها تماشا کرد تا متوجه شد که کوبریک چگونه از دل یک ماجرای ترسناک یک کمدی را بیرون میکشد. این فیلم انتقادی از جنگ سرد با گذشت زمان کهنه نمیشود و حتی به شرایط امروز هم مرتبط است.
منبع : پروشات