خیانت به شوهر با همکلاسی دانشگاه

زمانی که به سن ازدواج رسیدم و خیال ازدواج به سرم زد مادرم اصرار داشت با دختر با ایمان و با حجابی ازدواج کنم که تا آخر عمر یار و یاورم باشد.

با همین معیارها هر دختری را که از همسایه و فامیل می‌شناخت به من پیشنهاد می‌کرد اما من آنها را قبول نمی‌کردم و تنها معیارم برای ازدواج زیبایی ظاهری بود و می‌خواستم خودم همسر آینده‌ام را انتخاب کنم و همسرم همان شخصی باشد که با تمام وجود عاشقش شده‌ام و نمی‌خواستم با انتخاب مادرم ازدواج کنم.

مدتی گذشت و کسی که به دنبالش می‌گشتم را یک روز توی خیابان دیدم و در یک نگاه عاشقش شدم و به او پیشنهاد ازدواج دادم او اولش قبول نکرد ولی من به او گفتم که مدتی با هم رابطه داشته باشیم اگر خوب نبودم حق با تو است و با من ازدواج نکن و او پیشنهادم را قبول کرد.

مدتی باهم رابطه داشتیم و من در این مدت به او بیش از اندازه محبت می‌کردم به تمام حرف‌هایش گوش می‌دادم و توانستم در این مدت کوتاه او را عاشق خود کنم و دلش را به دست بیاورم غافل از اینکه این دل بستن دوام زیادی ندارد.

خلاصه ما بعد از دو ماه رابطه و آشنایی با هم ازدواج کردیم و زیر یک سقف رفتیم ، همسرم زیبا بود اما نه با حجاب بود نه با ایمان، عاشق او بودم و هر کاری برایش می‌کردم ، گفت می‌خواهم درس بخوانم قبول کرده و تلاش کردم تا به راحتی به تحصیل بپردازد و با پس اندازی که داشتم برایش ماشین خریدم تا هیچ کمبودی در زندگی با من احساس نکند.

روزها همین طور سپری می‌شد ولی او هر روز نسبت به روز قبل تغییر می‌کرد بهانه‌گیر شده بود و به هر دلیلی با من قهر می‌کرد مشغولیتش با موبایلش بود و خیلی کم با من حرف می‌زد.

وقتی از دانشگاه به خانه می‌آمد نه غذا درست می‌کرد و نه کارهای خانه را انجام می‌داد فقط سرش در گوشی بود ولی من همچنان انتظار می‌کشیدم که او دوباره مثل قبل شود ولی هیچ فایده‌ای نداشت و او روز به روز بیشتر از من فاصله می‌گرفت.

بعد از گذشت دو هفته متوجه شدم که همسرم با همکلاسی‌اش رابطه دارد و عاشق او شده، دیگر حاضر به زندگی با من نیست و از من می‌خواهد که به صورت توافقی از هم جدا شویم.

حالا متوجه می‌شوم که منظور مادرم چه بود و من جوانی کردم، از روی ظاهر عاشق او شدم انتخاب عاقلانه‌ای نداشتم تا بتوانم زندگی عاشقانه‌ای را با همسرم تجربه کنم.

تحلیل کارشناس

خیانت به همسر یک ناهنجاری اخلاقی است که عامل از هم پاشیدگی واقعی یا عاطفی خانواده‌ها می‌شود و متاسفانه در جامعه رو به افزایش است.

خیانت به همسر علل متفاوتی می‌تواند داشته باشد که از جمله می‌توان به عواملی چون ازدواج‌های اجباری، اعتماد به نفس پایین، سردی روابط، برآورده نشدن نیازهای جنسی و هیجان خواهی اشاره کرد.

خیانت به معنی برقراری ارتباط عاطفی و یا جنسی به صورت موازی است، خیانت از هر نوع که باشد باعث آسیب زدن به ارتباط عاطفی می‌شود.

وقتی مشخص شود فردی در ارتباط عاطفی مرتکب خیانت شده، علاوه بر ایجاد احساس غیر قابل تحمل بودن در ارتباطش، در سایر ارتباطات نیز طرد می‌شود و افراد به دلایل مختلقی خیانت می‌کنند با این حال هیچ عذری برای خیانت پذیزفته نیست.

متاسفانه از آنجایی که هوسرانی و تنوع طلبی فقط مختص مردها نیست بعضی از خانم‌ها به این امر گرایش دارند و مانند مردهای این چنینی که دوست دارند همه را آزمایش کنند تنوع طلب هستند، بدون هیچ ایرادی در همسرشان تن به این ذلت می‌دهند.

بیان خواسته‌ها، توانایی حل مسئله و مشکلات به صورت ریشه‌ای نقش مهمی در پیشگیری از بروز خیانت دارد.

در پایان راهکاری که می‌توان ارائه داد این است که اگر احساس می‌کنید همسرتان نسبت به شما بی‌تفاوت شده و زندگی شما گرمای سابق را ندارد، احتیاج به بازسازی ارتباطتان ‌دارید، داشتن فعالیت‌ها و اهداف مشترک، توجه به همسر، گذراندن زمانی برای تفریح و سرگرمی و گوش دادن فعالانه به دغدغه‌های همسرتان نقش مهمی در پیشگیری از خیانت دارد.

منبع: دوات آنلاین