سریال «بوم و بانو» ، تقلید از«شهرزاد» تا کپی برداری ناشیانه از « بزرگ علوی»
تقلید و کپی برداری ناشیانه سریال بوم و بانو و همچنین دیالوگ و اَکتهای نه چندان قوی اش آن را به سریالی تبدیل کرده است که فاصله پایان آن تا از یادها رفتنش، بسیار کوتاه خواهد بود.
تلویزیون ما استاد تقلید و رونویسی است؛ از ماجرای شباهت شدید «دورهمی» مهران مدیری به برنامه هندی «شبهای کمدی با کاپل» و کپی کاری «اعجوبه ها»ی مهران غفوریان از «کله گندههای کوچک» استیوهاروی گرفته تا همین «عصر جدید» احسان علیخانی که در عین فرصت سازی ارزشمند برای بروز استعدادها، بازسازی نعل به نعل شوی امریکاز گات تلنت است. کپی کاری هایی با کمترین میزان خلاقیت که سازندگانشان با تکیه بر شمار بینندگان و در برائت از اتهام تقلید، یا تجاهل می کنند و یا با توسل به «خب همه جای دنیا این کارو میکنن» دست به توجیه می زنند؛ آن هم بدون پرداخت پشیزی بابت خرید امتیاز برنامه اصلی.
«بوم و بانو» که به تازگی از شبکه دو تلویزیون در حال پخش است، یکی از همین نمونه ها، منتها با کپی کاری از روی آثار وطنی است. غیر از «شهرزاد»حسن فتحی که دیگر بدل به شاخص و معیاری برای این جنس سریال ها شده، «بوم و بانو» به کارگردانی سعید سلطانی، در کمال تعجب اقتباسی آماتوری و سطحی از رمان «چشمهایش»بزرگ علوی فقید هم هست.
نقش مهدی احمدی(استاد حافی)، در واقع همان استاد ماکان، نقاش زبردست «چشمهایش» است که در رمان، مبارزی سیاسی علیه رضا شاه معرفی می شود. از آنسو دیبا زاهدی هم در نقش ماهور، مثلاً قرار است بدیلی برای شخصیت فرنگیس در رمان مذکور باشد. این رونویسی بدسلیقه و بی حال از رمان بزرگ علوی البته که با قدری سرخاب و سفیداب بی کیفیت هم بزک شده تا از میزان مشابهت، کاسته و با ایجاد تغییراتی خفیف، احتمالاً انکار شود!
ضمن اینکه معذوریتهای همیشگی تلویزیون عاملی بوده تا بهره برداری از برخی جذابیت های عاشقانه رمان از واهمه سانسور، در سریال مذکور با تعارف و احتیاط به صفر برسد.
ناگفته نماند بودجه محدود «بوم و بانو» یا خست تهیه کننده، در قیاس با پروژه لوکس و مجللی مثل «شهرزاد» که بحق متهم به تقلید از آن شده، آنرا در حد تجربه ورزی های کمدی ناخواسته ایرج ملکی جلوه داده!
بی بضاعتی در جای جای سریال توی ذوق میزند.
کستینگ شبهه برانگیز و بازی های تصنعی تا سفره و میزهای خالی از غذا که به مدد کادربندی ناگزیر، تلاش شده پنهان بمانند و دیالوگهای نچسب و مناسبات غیر قابل باور و کاریکاتوری، همه و همه «بوم و بانو» را تبدیل به سریالی پرایراد و کم اهمیت کرده اند.
سریالی که فاصله پایان آن تا از یادها رفتنش، بسیار کوتاه خواهد بود و خاطره خوش بازی های قبلی بازیگرانی چون مسعود رایگان و مهدی احمدی یا آثار خوش ساخت کارگردانش مثل «پس از باران» را هم به چالش میکشد.
البرز کوشیاز- خبرنگارهنر