جشن انگور نام مراسمی آیینی-سنتی است که هرسال در برخی از شهرهای ایران از جمله ارومیه و اراک برگزار میشود. درواقع برگزاری جشن در هنگام برداشت محصولات در همه جای دنیا رواج دارد. «جشن انگور» و آیین «دوشاب پزان» یکی از این مراسم است. شاید بتوان گفت از زمانی که مردم انگور را بهعنوان محصول ویژه و ممتاز انتخاب کردند و دست به ایجاد تاکستانها زدند، این جشن و آیین بهعنوان یک سنت در میان آن ها رواج پیدا کرد.
جشن انگور
مراسم برداشت محصول انگور و یا همان جشن انگور در میان مسلمانان به «شانادر» و در میان مسیحیان به «اوشانا» معروف است، یکی از نمادیترین مراسم شکرگزاری در برابر خالق هستی. «شانیدر» در لغت از ترکیب دو کلمهی «شانی» (نام گونهی بسیار مرغوبی از این محصول به نام انگور شانی) و «در» (از مصدر دَرمق به معنای چیدن) ساختهشده و به معنای انگورچینی یا شانی چینی است. این مراسم هرسال از 25 تا 30 مهرماه بسیاری گردشگران را به سوی خود می کشاند.
نحوه اجرای مراسم شانیدر:
اجرای مراسم شانیدر توسط رییس و ریشسفید شروع میشده است. مردم از صبح در داخل میدان وسیع منطقه اجتماع میکردند و منتظر وی میشدند. او به همراه 4 خانم و یک دختر و پسر خردسال که سبدهای انگور به دست داشتهاند وارد میشد.
وجود چهار خانم نمادی از عناصر چهارگانه (آب، باد، خاک و آتش) و دختر و پسر خردسال نمادی از ادامه حیات بودند. ریشسفید سخنان خود را با دعا و نیایش و شکرگزاری شروع و دعای ویژه جشن انگور را اجرا میکرده است. بعد از مراسم شکرگزاری دختر و پسر خردسال با سبدهایی پر از انواع انگور بهعنوان تبرک از مردم پذیرایی میکردهاند و هر کس به نیتی برمیداشته است . پس از آن مراسم گرفتن شیره انگور (دوشاب) شروع میشد. برای گرفتن دوشاب ابتدا محصول را میشستند و توسط دستگاههای مخصوص له کرده و در ظرفهایی بنام «تَغار» میریختند تا آب آن بیرون بیاید، سپس، خاک مخصوصی برای تهنشین شدن املاح اضافه میکردند تا آب انگور صاف شود. سپس باقیمانده را در دیگهایی با هیزم فراوان میپختند تا به غلظت مناسب برسد.
بعدازاین مراسم مردان پهلوان منطقه، مراسم کشتی محلی را اجرا میکردند و سپس به نواختن ساز و دهل در میدان و رقص دستهجمعی و ایجاد صف طولانی (به نشانه اتحاد) میپرداختند و سرودهای محلی ویژهای را میخواندند. تمام این مراسم بهانهای برای شکرگزاری و جشن و سرور برای برداشت حاصل دسترنج کشاورزان بوده است.
سرودهای جشن انگور:
در این روز سرودههای مخصوصی خوانده میشود که بیمناسبت با جشن نیست. در هر منطقه افراد مشخصی میبایست این سرودهها را اجرا میکردند که این افراد گاهی اوقات با دعوت اهالی آن منطقه فاصله زیادی را میپیمودند تا در این روز خود را برای خواندن سرودهای جشن انگور برسانند. این سرودهها بیشتر به منظور ایجاد شادی و نشاط ادا میشدند و مردم به رقص و پایکوبی میپرداختند. درواقع این جشن بهنوعی تخلیه غم و اندوه و رسیدن به شادی و نشاط در بین مردم آذربایجان بوده است.
جشن انگور اراک
روستای هزاوه در استان مرکزی و در نزدیکی شهر اراک قرار دارد. آن روستا زادگاه قهرمانانی چون امیرکبیر، میرزا بزرگ قائممقام و میرزا ابوالقاسم قائممقام بوده است. خانه امیرکبیر یک روز برای بازدید عموم آزاد است و میتوانید هنگام شرکت در جشن انگور استان مرکزی از این خانه دیدن کنید.
همچنین بهمنظور معرفی جاذبههای فرهنگی، تاریخی و اقتصادی اراک تورهای یکروزه گردشگری در کنار این جشن پیشبینیشده است. مهمتر اینکه دیگر جاذبههای دیدنی شهر را از قلم نیندازید از جمله حمام سنتی آن را که میتواند کلی عکسهای خوب به شما بدهد.
جشن انگور ارومیه
امروزه تمام مراسم ذکرشدهی این جشنِ باشکوه در «دهکدهی ساحلی باری» در کنار دریاچهی ارومیه برگزار میشود. ورود خانلارخانی و گروهش با لباسهای محلی به همراه کالسکهای مزین با دانه و برگهای انگور، مراسم دعا و شکرگزاری به زبان آذری و ترجمه فارسی، اجرای موسیقی آذربایجانی و با ساز و دهل، خواندن سرودههای محلی آذربایجانی (قوشماجا و بایاتی)، رقص محلی گروهی، مراسم گرفتن دوشاب و … فقط بخشی از این فستیوال زیبا و باستانی است.
ایجاد نمایشگاهی در نزدیکی محلِ برگزاری جشن و همچنین آشنا کردن میهمانان با تولیداتِ فراورده های انگور ازجمله شیره، آبغوره، سرکه، کشمش و مارمالاد بخشهای دیگر این فستیوال را تشکیل میدهند.
باورهای کهن «شانیدر» در ارومیه :
در ایام قدیم مردم ارومیه با توجه به پایبند بودن به آدابورسوم کهن نیاکان خود و به دلیل اینکه میوه انگور را یک میوه مقدس میشمردند، تا قبل از مراسم عید انگور از خوردن آن خودداری میکردند.
اغلب میهمانان عادت داشتهاند که با لباس سفید در این جشن شرکت کنند.
افرادی که هرسال در این جشن شرکت میکردند در روز یادشده هرکجا که بودند خود را به جشن میرساندند.
در زمان چیدن انگور با تمام وجودشان سعی میکردند که دانهی انگورها از خوشه جدا نشود و روی زمین نیفتد زیرا این امر را گناه و ناشکری از نعمات پروردگار میدانستند.
برخی از مردم محلی بر این باور بودند که سرکه به دست هرکسی عمل نمیآید و فقط افراد خاصی میتوانند از تفالهها، سرکه عملآورند؛ حتی بعضی بر این عقیده بودهاند که نباید به سرکه چشمزخمی برسد زیرا هم شگون ندارد و هم موجب خرابی سرکه میشود.