دفترچه ممنوع - 34
باید دفترچه را از میان ببرم. باید شیطانی را که لابه لای صفحات آن و بین ساعات زندگیم پنهان شده است، از میان بردارم
زن ها هریک نامه ای سیاه دارند، دفترچه ای ممنوع، که همه باید آن را از میان ببرند.
رمان دفترچه ممنوع روایت زندگی روزمره ی زنی در چهل و دوسالگی است. “والریا” پس از ۲۲ سال زندگی مشترک تصمیم می گیرد تا دفترچه یادداشت روزانه ای برای خود بخرد. او مدام در پی پنهان کردن این دفترچه از شوهر و بچه هایش است. به طوری که انگار با خریدن این دفترچه و یادداشت های روزانه اش دارد به آنها خیانت می کند. شاید این حالت روحی “والریا” به دلیل این است که او از سن ۲۰ سالگی فقط در نقش همسر و مادر بوده است و فردیت خود را به عنوان یک انسان از یاد برده بوده است. اکنون که میلی برای فضایی خصوصی در حد یک دفترچه دارد، باید آن را با ترس و وحشت پنهان کند. او به طور روزانه اتفاقات خانه ی خود را در این دفترچه می نویسد تا اینکه آرام آرام متوجه آنچه در خانه اتفاق می افتد می شود. او در طول سال های زندگی اش تبدیل به موجودی شده که تنها خواسته های شوهر و بچه هایش را تامین می کند، اما آن ها باز هم راضی نیستند و حتی گاهی به او سرکوب هایی می زنند.