مرور خاطرات با ماشینهای معروف در سریالهای تلویزیونی
در گزارش زیر به مرور چند سریال خاطرهانگیز که اتومبیلها در آنها نقشی داشتهاند پرداخته ایم.
ماشینها هم مثل آدمها میتوانند ستاره شوند. اگر قبول ندارید بهتر است سری بزنید به خاطرات گذشتهتان از فیلم ها، سریالها و حتی انیمیشنهایی که از کودکی تا امروز دیدهاید. به خصوص فیلمهای خارجی اکشن و پلیسی که پر از صحنههای انفجار و انهدام و تصادف اتومبیلهای لاکچری است. در گزارشی که پیش رو دارید، نگاهی به این مجموعهها و نقش اتومبیل در آنها داشتهایم که خواندن آن خالی از لطف نیست.
کامیون هلندی
گاهی خود خودرو، محوریت و شخصیت اصلی داستان سریال است و شخصیتها زیر سایه او قرار میگیرند. مثل کامیون قرمزی که از قضا برای خودش اسم و رسمی داشت به نام «خوش رکاب» که یار بیکلام مردی به نام آتقی با بازی محمد کاسبی بود که این کامیون به جانش بسته شده بود.
اما ناخودآگاه در مسیری قرار گرفت که باعث شد با همین دلبر آهنیاش در دوران دفاع مقدس خدماتی را به رزمندهها ارائه کند و در فصل دوم با نام جدید کامیونش یعنی «خوش غیرت» برای کمک به مردم عراق راهی کربلا شود.
«خوشرکاب» محصول شرکت خودروسازی داف، شرکت کامیونسازی هلندی است. محور کامیونهای این شرکت در وسترلوی بلژیک تولید میشود.
شرکت داف را هوبفاندورنه سال ۱۹۳۲ در آیندهوون تاسیس کرد. این شرکت سابقا خودرویسواری نیز میساخت. برخی از کامیونهای تولید شده در برند داف توسط شرکت کامیونسازی لیلاند انگلستان طراحی و تولید شدهاست.
سوپرمینی اقتصادی
روزهای بهمن دهه ۶۰ برای کودکان دهه ۵۰ تداعیکننده مجموعهای عروسکی به نام «چاق و لاغر» است که صاحب یک ژیان سبز گلگلی بودند که در مواقع لزوم از بالای پشت بام با طناب وارد آن میشدند و با حماقتشان ماجراهایی را خلق میکردند که برای بینندهها جذاب و دیدنی بود.
ژیان مجموعه «چاقولاغر» یک خودروی سوپرمینی اقتصادی است که از سال ۱۹۶۷ تا ۱۹۸۳ توسط سیتروئن تولید میشد. سیتروئندایان پاسخ سیتروئن به مدل رنو ۴ CV بود که از اتاق مدرنتری نسبت به سیتروئن ۲ CV بهره میبرد.
هدف تولید دایان همانند ۲ CV ساخت خودرویی متناسب با شهرها و نیازهای خانواده و با حداقل قیمت و هزینه نگهداری بود. این خودرو اولین بار در نمایشگاه خودروی پاریس ۱۹۴۸ رونمایی شده و گفته میشود تا سال ۱۹۹۰ که در مدلهای مختلفی که تولید کرده حدود ۵میلیون دستگاه فروش داشتهاست. محبوبیت فراوان این خودرو بیشتر بهخاطر قیمتارزان و مصرفبسیارکم بنزین آن است.
هندوانه فروش در راه مالزی
وقتی صحبت از سریال «خانه به دوش» به میان میآید، مزدا ۱۰۰۰ آقا ماشاا... با بازی حمید لولایی را به یاد میآوریم. همان اتومبیلی که مدام خراب میشد و آقا ماشاا... با آن هندوانه میفروخت و بعد از مدتی تغییر شغل داده و راهی مالزی شد.
دلبرآهنی
نوروز ۷۹ شبکه پنج سریالی را به نام «دلبر آهنی» پخش کرد که نظر خیلیها را به خود جلب کرد. محمد کاسبی در این سریال هم دلبسته اتومبیلش بود. او خیلی اتفاقی صاحب یک پیکان شده بود که به خاطر نداشتن پارکینگ مدام هراس بهسرقترفتن آن را داشت و تمام توجهش به این ماشین بود.
کتابفروشی سیار
مرضیه برومند در دهه ۸۰ یک اتوبوس را شخصیت اصلی سریالش قرار داد که به «کتابفروشی هدهد» معروف شد. اتوبوس قدیمی که توسط یک جوان با بازی امیرحسین صدیق به یک کتابفروشی سیار تبدیل شده بود شاید جرقه اولیه کتابفروشیهای سیار با همین سریال زده شد و تاثیرات این مجموعه به قدری بود که باعث شد پس از آن خیلیها به این فکر بیفتند که از وسیله نقلیه هم میتوان برای کسب و کارهایی از این دست استفاده کرد.
سفر مجردی با پاترول رو باز
بعضی شخصیتها در کنار برخی اتومبیلها تبدیل به شخصیت شدهاند. وقتی یادی از سریال «خط قرمز» میکنیم، ناخودآگاه پاترول آنها در ذهنمان تداعی میشود. همان خودرویی که یکسری جوان ۱۸ ساله با آن به دل جاده زدند و درگیر ماجراهای خطرناکی شدند.
پراید پرماجرا
از ماندگارترین سریالهای از این دست، مجموعه «خودرو تهران ۱۱» بود. شخصیت اصلی داستان یک پراید هاچبک بود که در آن دوران اتومبیل لاکچری محسوب میشد و در هر قسمت همراه با این اتومبیل که خرید و فروش میشد، به زندگی آدمهای مختلفی با ماجراهای گوناگون وارد میشدیم.
ایرج محمدی تهیه کننده: جرات نمیکنم چراغ ماشین بشکنم
تا جایی که خاطرم هست جرات نداشتم در سریالهایی که تا به امروز کار کردم، اتومبیل لاکچری را بخواهم منفجر کنم یا آتش بزنم و حتی چراغش را بشکنم. چون هزینه بسیار زیادی دارد. همه اتومبیلهایی که در سریالها استفاده کردم، اجاره است. گاهی هم پیشآمده که اتومبیل آسیب دیده و ما ناچار شدیم هزینههای بسیاری را بابت خسارت پرداخت کنیم.
مثلا بازیگر در یک سکانس باید روی سقف ماشین میرفت و، چون کاپوت خراب میشد، باید کاپوت را عوض میکردیم. در بعضی از سریالها هم از ماشینهای اوراقی استفاده میکنیم. مثلا در قسمت آخر سریال «دلدادگان» ماشینی که از جاده به دره پرتاب شد را درواقع اصلا پرتنکردیم. یک ماشین اوراق را با همان مدل مچالهشدهاش خریدیم و در کار استفاده کردیم و بعدش هم دیگر به درد نمیخورد و جرثقیل آن را به جای هزینهاش برد.
برای بقیه ماشینها هم که جزو ماشینهای لاکچری و برای شخصیتهای اصلی سریال بودند، شرایط متفاوت بود. تا جایی که پول داشتیم، ماشین اصل اجاره میکردیم و جایی که نداشتیم، ماشینها چینی بودند. مثلا برای شاهرخ استخری باید از اتومبیل لوکس استفاده میکردیم. اما چون هزینهبر بود از ترفند دیگری بهره بردیم و در قصه گفتیم که این شخصیت ماشینباز است و هر بار یک ماشین در سکانسهایش استفادهکردیم.
لاکچریهای تقلبی
معمولا سریالسازهای شبکه نمایشخانگی برای جلب نظر مخاطبان خود از خودروهای لوکس و بهاصطلاح لاکچری استفاده میکنند. در تلویزیون هم معمولا شخصیتهای اصلی سریال که شامل آدمهای متمولیاند، اغلب صاحب خودروهای لوکس هستند. اما در فصل ششم مجموعه «پایتخت» اتومبیلهای نقی و بهتاش نظر خیلیها را به خود جلب کرد.
میتوان گفت بیشتر از قصهای که روایت شد، مگان بهتاش و لیموزین نقی بود که توجه کاربران فضای مجازی را به خود جلب کرد. اما جالب است بدانید برخی از این خودروهای بهظاهر لوکس در بعضی سریالها اتومبیلهای چینی هستند. البته نه در همه سریالها که در اغلب آنها بهدلیل تحریم و افزایش قیمتها تهیهکننده و گروه تولید ناچارند از خودروهای چینی استفاده کنند.
در همین زمینه یکی از تهیهکنندهها که علاقهای به فاششدن نامش نداشت، اطلاعات خوبی در این زمینه به ما داد. اینکه در اغلب سریالهایی که ساخته شده و اتفاقا در زمان پخش مورد توجه مخاطبان بسیاری هم قرار گرفته، یا از اتومبیل خودش و همسر و دخترش استفادهکرده یا دوستان و اقوام و البته که گاهی هم بر اثر برخی اتفاقات ناچار به پرداخت خسارت هم شدهاست.
گرچه گاهی هم این خودروها اجارهای است. او معتقد است بودجه بعضی سریالها به اندازهای نیست که بتواند از اتومبیلهای لاکچری برای شخصیتهای سریالش استفاده کند. وی درباره اتومبیلهایی مثل پراید یا پیکان هم گفت که اغلب این اتومبیلها متعلق به رانندههای پروژه است که بههرحال بابت آنها پول دریافت میکنند.
ابوالفضل صفری تهیه کننده: ماشینم سر صحنه خسارت دید
اتومبیلهایی که در سریالها استفاده میکنیم بستگی به پلانهایی دارد که میگیریم. یعنی بعضی از ماشینها واقعی و اوراقی است که چپمیکنند یا منفجرمیشوند و بعضی از آنها نیز از هنر جلوههای ویژه برای منهدمکردنشان استفاده میکنیم. مثلا سکانس انفجاری که در سریال «ترور خاموش» داشتیم، جلوههایویژه بود. اما بهقدری خوب و حرفهای کار شده بود که کسی متوجه نشد.
چون اجرای چنین صحنههایی در سریالها خطرات بسیاری دارد. اما در بعضی سریالها ماشین باید چپ کند و ما ناچاریم از صحنه واقعی استفاده کنیم و جلوههای ویژه کاربردی ندارد. مثل انفجار یک اتوبوس که در سریال جدیدی که کار میکنیم باید منفجر شود و ما اتوبوس خریدیم تا این صحنه را بگیریم.
اما برای شخصیتهای متمول سریالها اتومبیلها را اجاره میکنیم. گاهی به خاطر کمکردن هزینهها از اتومبیلهای چینی استفاده میکنیم. گاهی هم برای بعضی کاراکترها نمیشود از ماشین چینی استفاده کرد و مخاطب هم متوجه میشود. مثلا بیامو و بنز را همه میشناسند و نمیتوان از نمونهتقلبی آن استفاده کرد؛ بنابراین بستگی به کار و سکانسهایی دارد که قرار است فیلمبرداری شود. البته خیلی مراقب هستیم خسارتی وارد نشود، اما یکبار برای ماشین خودم این اتفاق سر صحنه افتاد و خسارت دید.
منبع: روزنامه جام جم