غادهالسمان؛ شاعر عرصه داستان
«دانوب خاکستری»، «حریق آن تابستان»، «ساعت دوزمانه و کلاغ»، «لکّهای نور بر صحنه»، «لیلا و گرگ» و «ای دمشق» نام ۶ داستان، کتاب دانوب خاکستری هستند که انتشارات ماهی آن را به چاپ رسانده است.
درد و رنجهای نویسنده
«غاده السمان در سال ۱۹۴۲ در دمشق به دنیا آمد و خیلی زود مادر را از دست داد. پدرش، دکتر احمد السمان، مردی خودساخته بود که در دوران دانشجویی در مسجد اذان میگفت. پس از آن از دانشگاه سوربن دکترای اقتصاد گرفت و استاد دانشگاه دمشق شد. غاده زیر نظر پدر از کودکی فرانسه آموخت.
در ۱۹۶۳ و در سوریه لیسانس زبان و ادبیات انگلیسی گرفت و یک سال بعد برای ادامه تحصیل به لبنان مهاجرت کرد تا در مقطع فوقلیسانس دانشگاه امریکایی بیروت تحصیل کند. رسالهای که او در پایان این دوره تحصیلی نوشت در مور تئاتر پوچی بود.
سال ۱۹۶۶ آغاز چالشهای بزرگ زندگیاش بود. برای ادامه تحصیل در مقطع دکترا به لندن رفت اما بر اساس قانونی که فارغالتحصیلان دانشگاهها را ملزم به کسب اجازه از دولت برای خروج از کشور میکرد، به صورت غیابی محکوم به سه ماه زندان شد.
در همین سال پس از انتشار «شام غریبان» پدرش را از دست داد و هم شغل خبرنگاریاش را در یک نشریۀ لبنانی. پس از آن شاید غربت در لندن و درگیری با مشکلات مالی بود که از ادامه تحصیل منصرفش کرد.
در سال ۱۹۶۷، زندگیاش مصادف شد با جنگ شش روزه و زخم دردناک واقعۀ جهان عرب که به تدریج جراحتی عمیق و دردناک و پر از سرخوردگی شود و محصول عظیمی از آفرینشهای ادبی به بار آورد.
غاده تا سال ۱۹۶۹ میان لبنان و برخی کشورها اروپایی در آمدوشد بود و اوایل دهه ۷۰ ازدواج کرد، پسری به به نام حازم دنیا آورد و مشمول عفو دولت سوریه شد. در ۱۹۷۷ «انتشارات غاده السمان» را در بیروت تأسیس کرد و از اواخر دهه هشتاد تاکنون در پاریس اقامت دارد.
دانوب خاکستری جهان شاعرانه غاده
دانوب خاکستری ۶ داستان است که در این داستانها ۵زن و یک مرد راویانی هستند که گاه از یک کشور عربی مشخص و گاهی فقط از کشوری عربی آمدهاند تا از دلمشغولیهایشان بگویند. هویت، تعلق، وطن، شکست۱۹۶۷، زنانگی پرانرژی و معصوم و سرکوب شده، مرز واهی واقعیت و خیال، تفاوت دنیاها و ...
در آثار غاده السمان رد پای آلبر کامو، اوریانا فالاچی، اریک فروم، ادگار آلنپو، ژان پل سارتر، جین وبستر، غسان کفانی دیده میشود.
کلام نوشتار غاده السمان برگرفته از تسلط او بر ۳ زبان انگلیسی، فرانسه و عربی است و زخمهای روزگار او در کلام پر از حزن او نمایانگر است. قلم او آنچنان جادو میکند که «نزار قبانی»، شاعر هموطنش، او را «شاعر عرصه داستان» نامیده است.